قلمرو رفاه

راه‌های گریز از ورشکستگی آبی

بازسازی قنات‌ها و تغذیه مصنوعی آبخوان‌ها مقابله با بحران آب را ممکن می‌کند

09 دی 1404 - 15:45 | جامعه
مهتاب جودکی
مهتاب جودکی

سامانه‌های بارشی یکی پس از دیگری به کشور وارد می‌شوند، اما بحران هنوز همان بحران است. رئیس سازمان هواشناسی هم می‌گوید: «ایران با خشکسالی بی‌سابقه، افزایش دما، رخدادهای جوی شدید و تغییرات الگوهای بارش مواجه است.» روزنامه پیام در گزارشی که بخش‌هایی از آن‌را می‌خوانید، به این موضوع پرداخته که کدام‌ راه پیش روی ایران و ایرانیان است که از ورشکستگی کنونی آب رها شوند؟


این‌طورکه وبسایت خبری-تحلیلی دانشگاه «ییل» نوشته، سدها و چاه‌های پرمصرف، به‌جای حل مشکل آب در سرزمین خشک و نیمه‌خشک ایران، بحران را تشدید کرده‌اند و اکنون تنها راه نجات، بازسازی قنات‌ها، تغذیه مصنوعی آبخوان‌ها و اصلاح الگوی آبیاری و کشاورزی است.

بارش‌های اخیر و پیش‌بینی‌های بارندگی در هفته‌های آینده، خشکسالی را پایان نمی‌دهند. سدهای چهارگانه پایتخت که در «ششمین سال کم‌آبی» فقط حدود سه درصد آب دارند، مصداق این وضعیت‌اند. به‌گفته رئیس سازمان هواشناسی کشور، داده‌های ماهواره‌ای نشان می‌دهد برداشت از منابع آب‌های زیرزمینی و سطحی در ایران طی سال‌های اخیر به‌شدت افزایش یافته و بحران آب جدی است.

وب‌سایت Yale360 وابسته به دانشگاه ییل با انتشار گزارشی مفصل درباره ادامه روند فعلی مدیریت آب در ایران هشدار داده است. براساس این گزارش، درحالی‌که آب‌های سطحی رو به زوال‌اند، وضعیت در زیر زمین وخیم‌تر است: «ایرانیان طی ۴۰ سال گذشته، بیش از یک میلیون چاه مجهز به پمپ‌های قدرتمند حفر کرده‌اند. هدف، آبیاری زمین‌های خشک و تحقق سیاست خودکفایی غذایی در جهانی خصمانه و زیر سایه تحریم‌های تجاری بوده است. اما حاصل کار، برداشت افسارگسیخته از آبخوان‌هایی بوده که زمانی ذخایر فراوان آب را در خود جای می‌دادند.»

«فرد پیرس» در این گزارش ورشکستگی آبی را بحرانی با ریشه‌ای اندوه‌بار می‌خواند که «با نابودی و رها شدن ده‌ها هزار قنات، که زمانی مایه رشک جهانِ خشکسالی‌زده بودند»، رقم خورد. در این شرایط درخواست‌ها از دولت برای احیای قنات‌ها و تغذیه دوباره ذخایر آب زیرزمینی‌ای که روزگاری حیات آنها را تضمین می‌کرد، بی‌پاسخ مانده است.


مشکل آب از تغییراقلیم نیست

کارشناسان آب می‌گویند اگرچه نبود بارش‌های مؤثر می‌تواند علت فوری این بحران باشد، اما ریشه اصلی آن به بیش از نیم‌قرن مهندسی مدرن آب بازمی‌گردد؛ مسیر مدیریت آب که اغلب بی‌محابا و نسنجیده بوده، از قبل انقلاب اسلامی آغاز شد و در سال‌های بعد شتاب بیشتری گرفت.

«کاوه مدنی»، معاون پیشین سازمان حفاظت محیط‌زیست ایران و مدیر کنونی «مؤسسه آب، محیط‌زیست و سلامت» دانشگاه سازمان ملل، می‌گوید: «دولت، بحران کنونی را به تغییراقلیم نسبت می‌دهد، اما مشکلات حاد امنیت آبی ایران ریشه در دهه‌ها برنامه‌ریزی ازهم‌گسیخته و کوته‌بینی مدیریتی دارد.»

به‌گفته «پنه‌لوپه میچل»، جغرافی‌دان مرکز جهانی امنیت آب در دانشگاه آلاباما، ایران در اواخر قرن بیستم برای جبران کمبود فزاینده آب در شهرهای رو‌به‌گسترش، به «یکی از سه سدساز بزرگ جهان» بدل شد؛ ده‌ها سد بر رودخانه‌هایی ساخته شد که از اساس توان تأمین آب چنین سازه‌هایی را نداشتند. این مخازن، به‌دلیل سطح گسترده‌شان، به‌جای حل بحران کم‌آبی، میزان تبخیر را افزایش دادند، جریان آب در پایین‌دست رودخانه‌ها را کاهش دادند و به خشکیدن تالاب‌ها و ذخایر آب زیرزمینی دامن زدند.

همسایگان ایران هم به تشدید این بحران دامن می‌زنند. پنه‌لوپه میچل می‌گوید بند «پَشدان» که در ماه اوت به بهره‌برداری رسید، «به افغانستان اجازه می‌دهد تا ۸۰ درصد از متوسط جریان آب هریرود را کنترل کند». این وضعیت تأمین آب بخش بزرگی از شرق ایران، از جمله مشهد، دومین شهر پرجمعیت کشور، را تهدید می‌کند.


آنچه از دست رفت

مطالعه‌ای که در سال ۲۰۲۲ در نشریه علمی «هیدرولوژی: مطالعات منطقه‌ای» منتشر شده و مدنی یکی از پژوهشگران آن است، برآورد می‌کند در دو دهه اخیر حدود ۲۱۱ کیلومترمکعب آب ذخیره‌شده از دست رفته است.

مطالعه‌ بین‌المللی دیگری با عنوان «کاهش سریع منابع آب زیرزمینی و برخی موارد بهبود در آبخوان‌های جهان» که سال ۲۰۲۴ در «نیچر» منتشر شده، آمار تکان‌دهنده‌ای درباره ایران می‌دهد. این مطالعه با بررسی یک‌هزار و ۷۰۰ ذخیره آب زیرزمینی در ۴۰ کشور، نشان می‌دهد از میان ۵۰ آبخوانی که بیشترین میزان برداشت بیش‌ازحد را در جهان دارند، ۳۲ مورد در ایران قرار گرفته‌اند.

«ریچارد تیلور»، جغرافی‌دان دانشگاه کالج لندن و یکی از نویسندگان این پژوهش، می‌گوید: «شدیدترین هشدارها در دشت قزوین غربی، حوضه ارسنجان (فارس)، حوضه بلده (خراسان جنوبی) و آبخوان‌های رشتخوار (جنوب خراسان‌رضوی) به صدا درآمده است.» به‌گفته او، در هر یک از این مناطق، سطح آب زیرزمینی سالانه تا حدود سه متر افت می‌کند.

پنه‌لوپه میچل هم کشاورزی را اصلی‌ترین مقصر این وضع می‌داند. در ایران، حدود ۹۰ درصد از آبی که از رودخانه‌ها و آبخوان‌های زیرزمینی برداشت می‌شود، صرف کشاورزی می‌شود، اما هرچه چاه‌های بیشتری حفر می‌شوند، بازده آنها کاهش می‌یابد.

«روح‌الله نوری»، کارشناس منابع آب، در سال ۲۰۲۰ با تحلیل آمارهای عمومی دریافت که تعداد چاه‌ها و سایر نقاط برداشت آب از سال ۲۰۰۰ تقریباً دو برابر شده است. اما مقدار آبی که به سطح زمین رسیده، ۱۸ درصد کاهش یافته است. در بسیاری از مناطق، زمین‌هایی که زمانی آبیاری می‌شدند، اکنون بایر و رها شده‌اند.

تاریخ ما را نمی‌بخشد

پیرس در ادامه از نقش قنات‌ها در جایگاه یکی از گسترده‌ترین شبکه‌های آبراهه‌های باستانی جهان در مدیریت پایدار آب می‌نویسد و ازبین‌رفتن قنات‌ها را این‌طور وصف می‌کند: «ایران زادگاه و مرکز فرهنگی و مهندسی سیستم‌های قدیمی جمع‌آوری آب، معروف به قنات‌ است و {نابودی این سازه‌ها} تغییری تراژیک برای کشوری خشک است که سابقه‌ای افتخارآمیز در مدیریت پیچیده منابع اندک آب خود دارد.»

قنات‌ها تونل‌هایی با شیب ملایم هستند که در دامنه تپه‌ها در مناطق بدون رودخانه حفر می‌شوند تا آب زیرزمینی را برداشت کنند و اجازه دهند با استفاده از نیروی جاذبه به دره‌ها جریان یابد. این سازه‌ها سال‌ها کشاورزی را تغذیه کرده‌اند و تا همین اواخر، منبع اصلی آب برای شهرهایی مانند تهران، یزد و اصفهان بودند. اما امروزه فقط یک‌هفتم زمین‌ها از طریق قنات‌ها آبیاری می‌شوند.

تخمین زده می‌شود ایران حدود ۷۰ هزار رشته قنات دارد که قدمت بسیاری از آنها به بیش از ۲۵۰۰ سال پیش بازمی‌گردد، اما حدود ۳۶ هزار از این قنات‌ها خشکیده‌اند. قنات قصبه گناباد، که کهن‌ترین، پرعمق‌ترین و طولانی‌ترین قنات جهان است، ۳۳ کیلومتر طول دارد. عمق چاه مادر این قنات، حدود ۳۰۰ متر و میزان آبدهی آن بیش از ۱۳۰ لیتر در ثانیه ‌است و می‌تواند ۴۷۰ حلقه چاه خود را تغذیه کند.

برخلاف چاه‌های پمپی، قنات‌ها منبع ذاتی و پایدار آب‌اند. آنها فقط به‌اندازه‌ای آب برداشت می‌کنند که از طریق بارش تأمین می‌شود. بااین‌حال، دوامشان چنان بوده است که «چشمه‌های جاویدان» نام گرفته‌اند.

این فناوری ایرانی از چین تا شمال آفریقا و اسپانیا گسترش یافت و از طریق اسپانیا به آمریکا منتقل شد. . برخی کشورها، مانند عمان، در حال احیای آنها به‌عنوان منابع آبی پایدار و قابل‌استفاده در بسیاری از مناطق خشک هستند.

اما قنات‌ها در زادگاه خود، چنین جایگاهی پیدا نکرده‌اند. . نوری دریافت که کاهش آب‌های زیرزمینی از اوایل دهه ۱۹۵۰ آغاز شده و «هم‌زمان با جایگزینی تدریجی قنات‌های ایرانی با چاه‌های عمیق» بوده است.

کاهش ۳۵ درصدی تغذیه آبخوان‌ها

این گزارش علاوه‌بر برداشت بی‌رویه، دلیل دوم وضعیت بحرانی آب را کاهش ذخایر آب زیرزمینی می‌داند و می‌گوید میزان نفوذ آب از منابع سطحی و خاک‌ها برای تغذیه دوباره آنها کاهش یافته است. چنان‌که نوری در مطالعه خود دریافت، از سال ۲۰۰۲ تاکنون تغذیه آبخوان‌ها ۳۵ درصد کاهش یافته است.

دلیل دیگر تغییراقلیم است. خشکسالی‌ها با همراهی افزایش دما پوشش برفی زمستانی را کاهش داده‌اند و بنابراین، یکی از منابع اصلی تغذیه آب‌های زیرزمینی در کوه‌ها تحت‌تأثیر قرار گرفته است. بااین‌حال، نوری «مداخله انسانی» را علت اصلی وضعیت آب ایران می‌داند؛ به‌ویژه سدسازی و برداشت آبی که رودخانه‌ها، دریاچه‌ها و تالاب‌های طبیعی را خشک می‌کند؛ این منابع، نفوذ آب به آبخوان‌ها را که منبع مهم دیگری برای تغذیه زیرزمینی است، فراهم می‌کردند.

دریاچه ارومیه در شمال‌غرب ایران زمانی بزرگ‌ترین دریاچه خاورمیانه بود، اما آخرین تصاویر ماهواره‌ای ناسا آن را تقریباً خشک نشان می‌دهد؛ مانند تالاب هامون در مرز ایران و افغانستان که روزگاری میزبان گونه‌های حیات‌وحش بود، اما اکنون به دشتی بی‌جان بدل شده است.

عامل دیگری که نوری در مطالعه خود به آن اشاره می‌کند، استفاده از روش‌های آبیاری مدرن‌تر با هدف برداشت بیشتر محصول با مصرف کمتر آب است. درواقع، کشاورزان تشویق می‌شوند کف و دیواره کانال‌ها را با سنگ یا بتن بپوشانند و محصولات را به‌شکلی کارآمدتر آبیاری کنند، اما این افزایش «کارآمدی» پیامدی منفی دارد و باعث می‌شود آب کمتری به زمین نفوذ کند و تغذیه آبخوان‌ها کاهش یابد..

این روند در سطح زمین باعث شیوع فرونشست شده است. «محمود حق‌شناس حقیقی»، از مؤسسه تصویرسنجی و ژئوانفورماتیک دانشگاه لایبنیتس آلمان، سال ۲۰۲۴ در مطالعه‌ای در نشریه علمی Science Advances نوشت: «فرونشست بیش از ۳.۵ درصد از کشور را تحت‌تأثیر قرار داده است.» چندی پیش نشریه فوربس نیز گزارش داد در شهرهای تاریخی، مانند اصفهان و یزد، که زمانی به قنات‌ها متکی بودند، ساختمان‌ها و زیرساخت‌ها به‌شدت آسیب دیده‌اند. زمین‌شناسان به این پدیده «زلزله خاموش» می‌گویند.

در‌حالی‌که ساختارهای سطحی قابل‌ترمیم هستند، ویرانی‌های زمین‌شناختی زیرزمینی قابلیت بازسازی ندارند. میچل می‌گوید: «زمانی که فرونشست و فشردگی قابل‌توجه رخ دهد، بخش زیادی از ظرفیت ذخیره آب به‌طور دائمی از بین می‌رود و حتی اگر سطح آب بعدها افزایش یابد، قابل بازگردانی نیست.»

اکنون چه می‌توان کرد؟

وقتی رودخانه‌ها هر روز در حال خشکیدن‌اند، ساخت سدهای بیشتر منطقی نیست. حفر چاه‌های بیشتر وقتی دیگر آبی برای برداشت باقی نمانده، هیچ منطقی ندارد. نویسنده این گزارش می‌گوید چنین اقداماتی فقط ورشکستگی آبی را تسریع می‌کنند،. برای جبران باید به روش‌های باستانی و پایدار روی آورد.

برای پیشگیری از ورشکستگی آبی یا توقف روند آن، چه می‌توان کرد؟ شماری از کارشناسان آب بر این باورند که باید بودجه‌های عظیم اختصاص‌یافته به سدها و چاه‌ها به‌سمت بازسازی قنات‌ها و تغذیه مجدد آبخوان‌ها منتقل شود. چنان‌که به‌گفته برشان، قنات‌ها «هنوز بهترین راه‌حل بحران فعلی آب در ایران هستند». 

در سال‌های گذشته «آهنگ کوثر»، پدر آبخوان‌داری ایران تغذیه آبخوان‌ها را پیشنهاد داده بود. چهل سال پیش، زمانی که او استاد منابع‌طبیعی دانشگاه شیراز بود، موفق به اجرای پروژه پایلوتی شد که سیلاب‌های گاه‌ و‌ بی‌گاه شدید کوهستانی را به‌سمت آبخوان‌های زیرزمینی دشت «گره بیگان» فسا هدایت می‌کرد. درحالی‌که برآورد می‌شود ایران حداقل یک‌پنجم بارش خود را به‌صورت سیلاب‌های ناگهانی از دست می‌دهد، کوثر دریافت تا ۸۰ درصد این آب‌های سیلابی می‌تواند به آبخوان‌ها هدایت شود. بااین‌حال، کارشناسان آب می‌گویند ایده استفاده از سیلاب‌ها تقریباً از سوی دولت رد شده است.

این گزارش در آخر به انتقادات درباره پروژه پیچیده و پرهزینه شیرین‌سازی آب خلیج‌فارس و پمپاژ آن به فلات مرکزی می‌پردازد. نیمه آذر فاز نخست پروژه انتقال آب دریا به اصفهان به بهره‌برداری رسید. در این مرحله ۷۰ میلیون مترمکعب آب از خلیج‌فارس به اصفهان رسید و در مرحله بعدی قرار است ۴۰۰ میلیون مترمکعب آب از دریای عمان به این استان منتقل شود. این آب برای صنایع سنگین مانند فولاد ارزشمند است، اما هزینه بالای شیرین‌سازی، لوله‌کشی و پمپاژ، استفاده از آن برای کشاورزی را بسیار گران می‌کند.

از نظر سیاسی، کارشناسان آب می‌گویند رؤیای امنیت غذایی از طریق خودکفایی نیازمند بازنگری است. در بلندمدت، به‌سادگی آب کافی برای تحقق آن وجود ندارد. کاوه مدنی و کارشناسان دیگر پیشنهاد می‌کنند کشاورزان از کشت محصولات آب‌بر اصلی مانند برنج به محصولات کم‌آب و باارزش‌تر روی آورند که قابلیت فروش بین‌المللی دارند و می‌توانند در ازای محصولات اساسی مبادله شوند. اما این مستلزم آن است که موقعیت سیاسی ایران در جایگاه کشوری منزوی در عرصه بین‌المللی تغییر کند و دوباره به جامعه تجاری جهانی بازگردد.