انسان؛ متهم اصلی
نگاهی به یافتههای تازه گروه پژوهشی مستقل بینالمللی WWA درباره خشکسالیهای پیدرپی ایران، عراق و سوریه
ایران پنجمین سال خشکسالی پیدرپی را از سر میگذراند؛ حتی ایده بحثبرانگیز تخلیه تهران هم برای آن مطرح شد. اکنون پژوهش علمی «نسبتدهی آبوهوای جهانی» (World Weather Attribution)نشان میدهد خشکسالیهای چندساله بر اثر تغییراقلیم و فعالیتهای انسانی ۵۰ برابر محتملتر شدهاند. گرمشدن ۱.۳ درجهای زمین، ایران و حوضه دجله و فرات را در چرخهای فرساینده از کمبارشی و تبخیر شدید گرفتار کرده- روزنامه پیام ما در گزارشی به این آمارها پرداخته و کوشیده آمارهای تاریخی از دخالت انسانی در تغییر اقلیم را برجسته کند.
پژوهش جامع گروه بینالمللی «نسبتدهی آبوهوای جهانی» (World Weather Attribution) یا بهاختصار WWA که دو هفته پیش (۳۰ آبان) منتشر شده، بر وضعیت بحرانی خشکسالی در ایران و کشورهای همسایه تمرکز دارد. در تابستانی که گذشت، شاخصهای خشکسالی ایران و حوضه دجله و فرات به مرز «فوقالعاده شدید» رسید؛ رخدادی که براساس این تحلیل نسبت آن با گرمایش و تبخیر، پررنگتر از نسبت آن با کمبارشی است.
این مطالعه بر دو منطقه تمرکز دارد؛ حوضه رودخانه دجله و فرات در ارتفاعات پاییندست سوریه و عراق که مرکز مهمی برای کشاورزی و سکونت است و در اثر خشکسالی فعلی با خسارت محصولات و کاهش دسترسی به آب مواجه شده است و دیگری کشور کوهستانی ایران، که علاوهبر خشکسالی، با افت سطح مخازن آب به زیر حد بحرانی نیز روبهروست.
عنوان پژوهش این است: «تغییراقلیم ناشی از فعالیتهای انسانی، همراه با فشارهای اجتماعی-اقتصادی بر منابع آب، شدت خشکسالی پنجساله در ایران و حوضه فرات و دجله را افزایش داده است.» براساس این مطالعه از زمستان ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۱ بهبعد، بخش وسیعی از غرب آسیا، از جمله هلال حاصلخیز پیرامون رودهای فرات و دجله و همچنین ایران، با بارندگیهای بسیار کم و دماهای بالا روبهرو شده است.
این خشکسالی پنجساله کمبود شدید آب را در سراسر منطقه رقم زده است. در عراق، سال ۲۰۲۵ خشکترین سال ثبتشده از ۱۹۳۳ تاکنون بوده و سطح آب فرات و دجله بهدلیل بارش اندک و محدودیتهای اعمالشده در بالادست تا ۲۷ درصد کاهش یافته است. در سوریه هم بارندگی نزدیک به ۷۰ درصد افت کرده و ۷۵ درصد زمینهای دیم را عملاً بیحاصل کرده، چنانکه حدود ۲.۷۳ میلیون تن کمبود گندم بر جا گذاشته است.
این پژوهش در بخش مربوط به ایران مینویسد: «اثرات خشکسالی در ایران به همین اندازه شدید بوده است؛ از جمله در تهران، پایتختی با بیش از ۱۰ میلیون نفر جمعیت که بنابر گزارشهای نوامبر ۲۰۲۵ ممکن است اگر تا دسامبر بارانی نبارد، ناگزیر به تخلیه شود. پنج سال خشکسالی باعث شده است سدهای تأمینکننده آب شهر پر نشوند و ازآنجاکه سال ۲۰۲۵ حتی کمتر از پنج سال خشک قبل بارندگی داشته، بحران آب بهشدت وخیم شده است.» اشاره به احتمال تخلیه تهران مربوط به گزارشی از رویترز درباره وضعیت آب و حرفهای رئیسجمهور است که در نیمه آبان هشدار داده بود: «اگر باران نبارد، ما در تهران در آذرماه باید جیرهبندی کنیم. تازه معلوم نیست، اگر جیرهبندی کردیم و باز هم نبارد که دیگر اصلاً آب نداریم؛ باید تهران را خالی کنند.»
گروه «نسبتدهی آبوهوای جهانی» (WWA) که متشکل از دانشمندان اقلیم، هیدرولوژی و علوم محیطی از چندین کشور عضو است و شناسایی نقش فعالیتهای انسانی در رخدادهای حدی آبوهوایی را دنبال میکند، پیشتر نیز در سال ۲۰۲۳، وضعیت خشکسالی این منطقه را بررسی کرده بود. خشکسالی تا اواسط آن سال پیامدهای شدیدی بر کشاورزی و دسترسی به آب آشامیدنی داشت و در سوریه قحطیای پدید آورد که ۱۲ میلیون نفر را تحتتأثیر قرار داد.
ما کجای بحران ایستادهایم؟
طبق بررسی WWA بحران حاد فعلی، بخشی از بحران بلندمدت آب در ایران و حوضههای دجله و فرات است. خشکسالیهای مکرر برآمده از چند فشار ترکیبی است؛ افزایش نرخ تبخیر، کشاورزی پرآببر و برداشتهای غیرپایدار از منابع آب. این فشارهای ترکیبی باعث ایجاد تنش مزمن آبی در مراکز شهری بزرگ از جمله تهران میشود.
علاوهبر کاهش ذخایر سطحی، وضعیت آبهای زیرزمینی هم بحرانی شده و آبخوانها با بیلان منفی مواجهاند. فرونشست زمین در گستره وسیعی از دشتها و مناطق شهری ایران رخ داده و کشور در فهرست سه کشور با بیشترین مناطق دارای فرونشست جای گرفته است.
براساس یافتههای این پژوهش، ترکیب بارندگی کم و تبخیر زیاد بالقوه، سبب خشکسالی کشاورزی میشود. ایران و سراسر حوضههای آبی دجله و فرات، از سال ۲۰۲۰ تاکنون خشکسالی کشاورزی «شدید» تا «فوق شدید» را تجربه کردهاند که طبق شاخص استاندارد بارش، تبخیر و تعرق (SPEI)، که شدت خشکسالی را با احتساب بارندگی و میزان تبخیر و تعرق اندازه میگیرد، بدترین خشکسالی ثبتشده در ایران و حوضه دجله و فرات به شمار میآید.
در یافتههای پژوهش درباره کشاورزی آمده است: «کشاورزی بیش از ۹۰ درصد آب ایران را مصرف میکند. تنشهای آبی بهویژه بر کشاورزانی تأثیر میگذارد که درآمدشان به کشت محصولات پرآببر وابسته است. کاهش بازدهی، افزایش هزینههای ورودی و محدودیت در گزینههای معیشتی، آسیبپذیری را تشدید میکند، به مهاجرت داخلی بهویژه به شهرها دامن میزند و وابستگی به راهکارهای کوتاهمدت مقابلهای را افزایش میدهد. این فشارها با چالشهای اقتصادی گستردهتر تلاقی میکنند و توانایی خانوارها و مقامات محلی را برای سازگاری مؤثر محدود میسازند.»
این مطالعه از سوی دیگر بر تغییرات کاربری زمین در سراسر منطقه اشاره دارد؛ روندی که با چرای بیشازحد و گسترش کشاورزی، فرسایش خاک و بیابانزایی را تسریع کرده و تابآوری طبیعی برای مقاومت در برابر خشکسالی را کاهش داده است. از سوی دیگر، خشکیدن تالابها نشان میدهد خشکسالی طولانی چگونه میتواند زیستگاه گونههای بومی و مهاجر را تهدید کند و درعینحال با افزایش گردوغبار، کیفیت هوای اطراف را کاهش دهد.
اثر تغییر اقلیم انسانساخت بر خشکسالیها
برپایه این مطالعه، در شرایط اقلیمی امروز که بر اثر استفاده از سوختهای فسیلی دما ۱.۳ درجه سانتیگراد افزایش یافته است، شدت آخرین خشسکسالی یکساله اخیر ایران در سال آبی جاری (از ژوئیه ۲۰۲۴ تا ژوئن ۲۰۲۵ / تیر ۱۴۰۳ تا خرداد ۱۴۰۴) دارای دوره بازگشت ۱۰ساله است. در جهانی که ۱.۳ درجه سانتیگراد خنکتر باشد، چنین خشکسالی یکسالهای معمولاً هر ۵۰ تا ۱۰۰ سال یک بار رخ میدهد. با توجه به شدت خشکسالی پنحساله اخیر، چنین وقایعی در شرایط اقلیمی امروز نسبتاً متداول است، اما در جهانی ۱.۳ درجه خنکتر، انتظار میرفت دو سه بار در هر قرن رخ دهند.
از سوی دیگر، تغییراقلیم شدت خشکسالی پنجساله را در ایران و حوضه دجله و فرات افزایش داده، چنان که وضعیت از شرایط عادی به «خشکسالی شدید» و «خشکسالی استثنایی» رسیده است. این یعنی «بدون تغییراقلیم ناشی از فعالیتهای انسانی، ترکیب فعلی بارندگی و دما حتی در گروه خشکسالی هم طبقهبندی نمیشد». در این منطقه، حتی بدون تغییراقلیم هم سالهای کمبارش بهدلیل اقلیم طبیعیِ خشک و نوسان بالای بارش از سالی به سال دیگر رخ میداد. اما محققان WWA میگویند رویدادهای چندسالهای که امروز در رده «شدید» تا «فوقالعاده شدید» طبقهبندی میشوند، در گذشته بسیار نادر بودند.
نتایج مربوط به خشکسالی پنجساله نشان میدهد تأثیر تغییراقلیم ناشی از فعالیتهای انسانی از یافتههای مربوط به خشکسالی سهسالهای که در سال ۲۰۲۳ تحلیل شده بود، نیز قویتر است و خشکسالیها با گرمشدن جهانی نهتنها فراوانتر، بلکه طولانیتر میشوند. این نتیجه با پژوهشهای گسترده دانشگاهی درباره فراوانی و مدت خشکسالیها نیز همخوان است.
این مطالعه در بخش دیگری برای بررسی اثر گرمایش جهانی بر بارش سالانه، دادههای چند سال متوالی کمبارش، روند مجموع بارش سالانه و پنجساله در ایران و حوضه دجله و فرات را تحلیل کرده است و نتایج نشان میدهد در پنج سال اخیر مجموع بارشها کاهش یافته و این کاهش یکی از عوامل اصلی افت سطح آب رودخانهها و کاهش ذخایر سدها، بهویژه در ایران، بوده است.
برپایه این پژوهش، ایران در رویارویی با کمآبی تنها نیست. برآورد میشود تا سال ۲۰۵۰ منابع آب نزدیک به یکسوم شهرهای بزرگ جهان تهی شود. «تلاقی شهرنشینی، افزایش تقاضا و چالشهای حکمرانی، کمآبی را در سراسر جهان تشدید میکند و تغییراقلیم هم بر تشدید آن میافزاید. در این شرایط مدیریت تابآور آب شهری نیازمند تنوعبخشی به منابع تأمین، مدیریت تقاضا، نوسازی و کارآمدسازی زیرساختهای آبی و تقویت ظرفیت نهادی برای مدیریت منابع آبی هرچه محدودتر است.»
در جای دیگر این پژوهش آمده است: «خشکسالی پنجساله در ایران که دوره بازگشت آن در اقلیم فعلی تقریباً پنج سال است، در اقلیمی پیشاصنعتی رویدادی نادر به شمار میرفت که تقریباً یک بار در ۲۵۰ سال رخ میداد. بهعبارت دیگر، این رویداد بهدلیل گرمایش زمین به میزان ۱.۳ درجه سانتیگراد حدود ۵۰ برابر محتملتر شده است.»
طبق این یافتهها، بهطور کلی تغییرات شدت خشکسالی و نسبتهای احتمال نشان میدهد در مقایسه با خشکسالیهای کوتاهمدت، رویدادهای خشکسالی بلندمدت بهدلیل تغییراقلیم شایعتر شدهاند و الگوهای مهم و نوظهوری را آشکار میکنند. منطقه گسترده خاورمیانه بهطور طبیعی خشک است و بارش سالانه در آن نوسان زیادی دارد، بهطوریکه میزان بارش از سالی به سال دیگر بهطور چشمگیری تغییر میکند.