چرا مردم به پوپولیستها رأی میدهند؟
مروری بر کتاب «آشنایی با اقتصاد سیاسی پوپولیسم»
طی سالهای اخیر جهان بار دیگر با امواج پوپولیسم روبهرو بوده است. روی کار آمدن مجدد ترامپ در آمریکا شاید بارزترین نمونه این پوپولیسم باشد. احزاب پوپولیستی هم دوقطبیهای درون جامعه را در سطح گفتمان تشدید میکنند و هم خودشان این دوقطبیها را ایجاد میکنند. آنها با دیگریسازی و ساختن دوگانههایی مبتنی بر خیر و شر، ما و آنها، محبوبیت پیدا میکنند و در انتخاباتها پیروز میشوند. پوپولیستها خود را در جایگاه خیر و فرادست مینشانند و با ساختن یک دیگری پست، قابل تحقیر و فرودست، مشکلات را به گردن او میاندازند.
رویکرد پوپولیستها، مبتنی بر ارائه نوعی تحلیل بسیار خطی و ساده از مسائل است؛ اینکه ما در جایگاه نیکی قرار داریم و دیگریِ ما در جایگاه شر و بدی. به دلیل همین تحلیلهای سادهانگارانه است که گفتمان پوپولیستی هم از توان بسیج عمومی زیادی برخوردار میشود و هم در برابر تحلیلهای پیچیده و روشنفکرانهای قرار میگیرد که میخواهند پیچیدگیهای جهان اجتماعی را ببینند و به تحلیل آن بپردازند. مردمی که از نابرابری، تبعیض و فقر به تنگ آمدهاند و منابعی هم برای درک چرایی وضعیت خود در اختیار ندارند، جذب پاسخهای پوپولیستی میشوند که به شکلی بسیار ساده و سرراست موقعیت فرودست آنها را توضیح میدهند؛ پاسخهایی که دلیل مشکلات را بر گردن مهاجران، ملیتهای دیگر، اقلیتهای قومی، نژادی و جنسیتی میاندازند و حذف این گروهها را به عنوان راهحل مشکلات معرفی میکنند.
کتاب آشنایی با اقتصاد سیاسی پوپولیسم میخواهد به دلایل شدت گرفتن همین رویکردهای پوپولیستی طی دهههای اخیر بپردازد. پتر استانکوف[1]، نویسنده کتاب، استادتمام دانشگاه رویال هالووی لندن است. از نظر او، پوپولیسم نه یک ایدئولوژی مستقل، بلکه یک استراتژی است که برای کسب برتری سیاسی مورد استفاده قرار میگیرد؛ استراتژیای که با ایجاد و تقویت هویتهای سیاسی متضاد به دنبال کسب منافع سیاسی است. استانکوف معتقد است که مطالعه پوپولیسم نیازمند یک رویکرد بینرشتهای است که ابعاد مختلف هویتی، اقتصادی، سیاسی و نهادی آن را مد نظر قرار دهد. برای درک پوپولیسم معاصر، باید تعامل پویای شوکهای هویتی و اقتصادی را در نظر گرفت، به علاوه نقش منازعاتی که در جوامع نابرابر حول بازتوزیع منابع شکل میگیرند نیز در پیدایش و تقویت رویکردهای پوپولیستی دارای اهمیت است.
نویسنده ظهور و افول پوپولیسم را به چرخههایی پویا و تکرارشونده تشبیه میکند که پیدایش آنها مبتنی بر تعامل سه عامل هویت، اقتصاد و انصاف است. او با تلفیق نظریههای اقتصاد سیاسی با روانشناسی اجتماعی ادعا میکند که شوکهای اقتصادی نظیر رکود یا شوکهای حاصل از جهانیسازی و نیز شوکهای هویتی که مثلا در اثر مهاجرت ایجاد میشوند، به تشدید منازعات هویتی در جامعه میانجامند. این منازعات رویکردهای پوپولیستی را تقویت میکنند و باعث میشوند که مردم در انتخابات به احزاب افراطی تمایل پیدا کنند؛ حتی اگر سیاستهای این احزاب از نظر اقتصادی به زیان خودشان تمام شود.
نویسنده با بررسی دادههای آماری بلندمدت از ۳۷ کشور مختلف، نتیجه میگیرد که سه عامل نابرابری درآمد، مهاجرت و ریاضت اقتصادی محرکهای اصلی هستند که به روی کار آمدن احزاب پوپولیسم در هر دو طیف راست و چپ میانجامند. این دادهها نشان میدهند که امواج بلندمدت پوپولیسم با افزایش نابرابری و افزایش جریانهای مهاجرتی همزمانی دارند؛ طی این امواج، احزاب میانهرو آرای خود را به نفع احزاب پوپولیست از دست میدهند. براساس این تحلیل، افزایش نابرابری اقتصادی با افزایش گرایش به پوپولیسم چپ، و افزایش مهاجرت با افزایش گرایش به پوپولیسم راست همراه است. نویسنده میگوید که اگرچه این همبستگیها نمیتوانند نمایانگر روابط علی باشند، اما بصیرتهای قابل توجهی درباره بسترهای اجتماعی ارائه میکنند که پوپولیسم در آنها افزایش پیدا میکند.
کتاب به بررسی تبعات روی کار آمدن پوپولیستها نیز میپردازد. این تبعات تا حد زیادی به میزان قدرت آنها و اینکه تا چه حد به ائتلاف با احزاب دیگر نیازمند باشند، بستگی دارد. نیاز به ائتلاف با سایر احزاب آثار منفی دولتهای پوپولیست را کاهش میدهد. اما زمانی که پوپولیستها با اکثریت مطلق آرا به قدرت میرسند، عملکرد آنها در درازمدت هم به تضعیف دموکراسی میانجامد و هم بر اقتصاد آثار منفی باقی میگذارد و میتواند به بحرانهای مالی و تورمی منجر شود. نویسنده در نهایت نتیجه میگیرد که جلوگیری از ظهور پوپولیسم مخرب، مستلزم اقدام پیشدستانۀ نخبگان برای کاهش نابرابریهای شدید، وضع مالیات بر ثروت به منظور بازتوزیع ثروت و پاسخگویی به احساس بیعدالتی است؛ این اقدامات باید پیش از آن انجام گیرند که نارضایتیهای ناشی از نابرابری و تبعیض به استراتژیهای سیاسی ویرانگر تبدیل شوند.
عنوان کتاب: آشنایی با اقتصاد سیاسی پوپولیسم
نویسنده: پیتر استانکوف
مترجم: تقی قیصری
انتشارات: رایبد
۱۷۲ صفحه
[1] Petsr Stsnkov