روستاهای خالی از سکنه| مروری بر فیلم روزهای خوب گمشده تقویم
«روزهای خوب گمشده تقویم» فیلم مستندی به کارگردانی حجب طاهری درباره محیط زیست روستای لرنشین «توگبری» شهرستان چرام، از توابع استان کهگیلویه و بویراحمد است.
«روزهای خوب گمشده تقویم» در مورد مساله محیطزیست در روستای لرنشین «توگبری» شهرستان چرام، از توابع استان کهگیلویه و بویراحمد است. کارگردان در این فیلم با رویکردی متفاوت از مستندهای گزارشی سعی کرده با نزدیک شدن به وضعیت بحرانی اهالی روستا ابعاد پنهانی از موضوع را به ما نشان دهد.
«حجت طاهری» که در سالهای اخیر اغلب با مستندهای حیاتوحش در میان مستندسازان شناخته شده، همواره نیمنگاهی به مستندهای اجتماعی بهویژه در مورد زندگی روستانشینان داشته است. او که مستند تحسین شده «زندگی درخور موسی» و مستند «بایاریها» را نیز در کارنامه خود دارد، اینبار نیز در ادامه مستند «بایاریها» سراغ وضعیت محیطزیست روستایی در آستانه خالی از سکنه شدن میرود. آمار سرشماری سال ۹۵ نشان میدهد ۳۰ هزار روستای کشور فاقد سکنه است که این یعنی ۳۰ هزار منبع مولد پویا از چرخه اقتصاد کشور حذف شده و هزاران نفر نیروی کار و تولید راهی شهرهایی شدهاند که بدون شک برای همه آنان در شهرها شرایط مناسبی برای زندگی فراهم نخواهد شد. از ۲ هزار و ۲۳۲ روستا در استان کهگیلویه و بویراحمد نیز هزار و ۶۴۳ روستا دارای سکنه و ۵۸۹ روستا خالی از سکنه شدهاند. از مجموع روستاهای دارای سکنه استان تنها ۶۰۱ روستا بالای ۳۰ خانوار و دارای دهیاری است. به گفته مسئولان، این آمار با شیبی تند در حال افزایش است و اگر تصمیم جدی برای این بحران اتخاذ نشود، مشکلات ریشهای و فاجعهای بازگشتناپذیر را در پیش خواهیم داشت.
در مستند «روزهای خوب گمشده تقویم» اولین موضوعاتی که از زبان مردم بیان میشود، گلایه از مسئولان است. چند سال پیش کابلهای برق روستا دزدیده شده، پیگیریهای مدام مردم روستا به جایی نرسیده؛ آب لولهکشی وجود ندارد و اهالی برای آوردن تانکر آب مسیر سختی را طی میکنند. کمی آب تانکر، مردم را هنگام دریافت اندک آبی که کفاف زندگیشان را نمیدهد، وارد موقعیتی میکند که چارهای جز مشاجره و بهوجود آمدن کدورت و دلخوری برایشان باقی نمیماند. ۹ ماه از آخرین باران میگذرد و در آخرین روز سال، روز سیام اسفند سال کبیسه، باران میبارد؛ در روزی که به قول یکی از اهالی روز خارج از تقویم است.
استفاده از آب باران که از کوه سرازیر شده کودکان را دچار بیماری میکند تا متوجه نبود بحران دیگری در روستا شویم: نبود جاده آسفالت سبب میشود کوچکترین بیماریها به دلیل دور از دسترس بودن پزشک و تاخیر چند روزه بیمار تا رسیدن به درمانگاه به بیماریای مرگبار تبدیل شود. این مشکلات سبب فرار تعدادی از اهالی شده، تا جایی که «کیسان» رییس شورا و نماینده مردم روستا که مسئول پیگیری مشکلات آنان بوده، ناامید از مسئولان و با افسوس بابت ناتوانی مردم روستا از حل کردن مشکلاتشان، به دلیل بحرانی شدن وضعیت خانوادهاش تصمیم به فروش دام و ترک روستا میگیرد. یکی از تصاویری که فیلمساز موکدا به آن بازمیگردد، وابستگی کودکان و جوانان به تلفن همراه و ورود آنها به فضاهای مجازی است، آنهم در اوج بحران آب و برق و نبود جاده؛ البته در کنار تصاویری که نشاندهنده مشارکت خلاقانه اهالی در انجام امور مرتبط با روستا است؛ مشارکتی هرچند به شکلهای ساده و سنتی.
کارهای روزانه، جمعآوری آب جاری ناشی از بارش باران، شستوشو و خشک کردن لباس، فرش و گلیم یا راههای خلاقانه برای محافظت از دام و طیور، ما را متوجه دانشی در میان اهالی میسازد که پیش از آن مشکلات خود را با آنها حل میکردند. این دانش با وجود همه ضعفها، بخش عمده نیازهای اهالی را رفع ساخته است. دانش و فناوری مدرن میتوانست در کنار این دانش بومی زندگی آنان را ارتقا دهد، اما ورود حساب نشده و غیرمسئولانه تکنولوژی سبب شد نهتنها دانش مدرن به کمک آنها نیاید که مردم روستا را از دانش بومی دور ساخته و نسبت به تواناییهای گذشته خود بیاعتماد و بیانگیزه سازد.
مطالعات پژوهشگران و سازمانهای مرتبط با توسعه روستایی و کشاورزی نشان میدهد تاکید بیش از اندازه بر انتقال فناوری در روستاها پیامدهای نامطلوبی بر محیطزیست و منابع طبیعی داشته است. ضمن آنکه عملکرد ترویجی مبتنی بر اشاعه فناوری، با نیازهای حاضر هماهنگ نیست. به علاوه پافشاری بر انتقال فناوری باعث تخریب رابطه انسان با محیط خود شده است. مطالعات نیمقرن اخیر منجر به شناسایی دانش باارزشی به نام «دانش بومی» شده که بیتوجهی به آن تاکنون باعث بروز خلل اساسی در برنامههای توسعه پایدار شده است. این دانش از نظر قدرت و ضعف مکمل دانش علمی نوین است و از ترکیب این دو میتوان به موفقیتهایی دست یافت که هیچکدام از آنها بهتنهایی قادر به تحقق آن نیست.
روزهای خوب گمشده تقویم
کارگردان:
حجت طاهری