فیلم بمب؛ یک عاشقانه؛ دیالکتیک جنگ و صلح
فیلم «بمب؛ یک عاشقانه» در دهه ۶۰ و در بحبوحه جنگ ایران و عراق تصویری امیدبخش از زندگی دارد تا هراس ملموس مرگ را به فراموشی بسپارد.
در میانه سالهای جنگ و در اوج بمبارانهای تهران، روزگار با بیم و ترس میگذرد. اما عشق و دلدادگی و زندگی و امید، هراس ملموس مرگ را به فراموشی میسپارد؛ رفتگان در کلمات زندگان تکرار میشوند. مرگ، سوال مطلق است و عشق، ابهام مکرر. «بمب؛ یک عاشقانه» با کورسوی امیدبخش زندگی کار دارد نه با سیاهی مطلق مرگ.
فیلم «بمب؛ یک عاشقانه» در دهه ۶۰ و در بحبوحه جنگ ایران و عراق و در تهران رخ میدهد. در محلهای در تهران و در زمستان سال ۱۳۶۶. زمان و مکان وقوع فیلم با سه مکان عجین شده است؛ مدرسه، خانهای آپارتمانی و زیرزمین آپارتمان. جایی که درگیرودار آژیرهای خطر و پناه گرفتن در پناهگاهها، پسری نوجوان عاشق دختر اقوام یکی از همسایگانشان میشود و از طرف دیگر زن و شوهری (ایرج و میترا) با بازی لیلا حاتمی و پیمان معادی از سر لجبازی با خود، دیگری و زندگی، بیخیال از بمب و خطر و... در طبقهشان میمانند و به پناهگاه نمیروند.
بمب؛ یک عاشقانه، دومین فیلم با کارگردانی پیمان معادی است که نگاهی شاعرانه و عاشقانه و در عین حال اجتماعی به بمباران سالهای جنگ دارد. فیلم همچنین نگاهی موشکافانه به وضعیت مدارس آن سالها دارد که برای متولدین دهههای ۵۰ و ۶۰ ملموس است. چنانکه در سکانسهای بیرونی فیلم با المانهایی مواجه میشویم که مربوط به دهه ۶۰ هستند مانند نوار کاست، باجه تلفن، زنبیل، تیلهبازی، شیرکاکائو شیشهای، دیوارنویسیها و... که نسبت آنها با جنگ، فضای باورپذیرتری را برای تماشاگران پدید آورده است.
روایت فیلم از دو بخش موازی تشکیل شده که در آن، دو داستان عاشقانه همگام با هم پیش میروند. در بخش اول به ماجرای رابطه ایرج و میترا پرداخته میشود و در نهایت به عاشقانهای که در پناهگاه میان دو نوجوان برقرار میشود اشاره میگردد. مهمترین ویژگی این دو داستان، یکپارچگیشان در روند کلی فیلم است. چنانکه تضاد رابطه ایرج و میترا با عشق تازه شکل گرفتهای که در پناهگاه و زیر بمباران حاصل میشود، رابطهای دیالکتیکی برقرار میکند.
ایده عشق و ابراز آن
روایت نیز در سه مکان همگام با هم پیش میرود. یکی خانه میترا و ایرج، یکی مدرسه و دیگری هم زیرزمین یا پناهگاه. روایتها در این سه فضا هم همگن پیش میرود و بیننده فضاهای متفاوتی را با یک تم مشخص تجربه میکند. بر این اساس بمب، یک عاشقانه، ایدهای دارد که همان عشق و ابراز آن است و نمادهایش ناظم مدرسه یعنی ایرج ذکایی در بزرگسالی و شاگردش یعنی مالکی در نوجوانی است.
ابراز عشق بین این دو، همزمانی درهم تنیدهای دارد. اما این بار شاگرد به ناظم میآموزد که شاید دیگر هیچوقت نتواند معشوقش را ببیند. بیشک این دو شخصیت با تمام حواشی درگیر در دهه شصت بودنشان مثل موتور گازی و چوب تنبیه و بیرون کشیدن توپ از زیر ماشین نقطه قوت این عاشقانه محسوب میشوند. از سوی دیگر سویههای اجتماعی فیلم جنبههای شاعرانه آن را به سوی واقعیت سوق میدهد.
روایت دانشآموزانی که هر لحظه به جز مرگ بر شرق و غرب هیچ حرفی بر زبان ندارند و مدرسهای که در و دیوارش را مرگبرها پر کردهاند، معلمانی که جز سیگار و تنبیه کار دیگری نمیکنند و بمبهایی که هرچند وقت یکبار بر سر مردم فرود میآیند به مدد فیلم آمده تا به ریتم فیلم شتاب بخشد. گرچه فیلم طنز نیست، اما بازی خوب سیامک انصاری با همان ژستها و دیالوگهای بامزه همیشگی در کنار حبیب رضایی و دیگر معلمان، فضایی را ایجاد میکند که از نقاط برجسته فیلم است.
انتقاد به سیستم آموزشی گذشته، تنبیهات و اصول آموزشیای که امروز نقد میشوند و تاکید اغراقآمیز بر دیوار نوشتهها و حساسیتهای اخلاقی آن دوران، جزو بهترین مفاهیمی هستند که معادی در این فیلم به آنان پرداخته است. همچنین نماهای بمب؛ یک عاشقانه به لطف محمود کلاری چه در روبهروی دوربین و چه در پشت آن جذاب و دیدنی و سراسر لطافت است. نکته مهمی در مورد بمب؛ یک عاشقانه وجود دارد که همانا بحث فضاسازی است که از نماهای بینظیر کلاری نشات گرفته است.
بدین ترتیب در فیلم، فضای دهه ۶۰ از دل درام ساخته و مکان در آن ترسیم شده است. فیلم بمب؛ یک عاشقانه بیشتر بر روی فضا تاکید دارد و مایه عاشقانه فیلم، بهانه خوبی است تا در آن مقطع زمانی جذاب، یک قصه حسبرانگیز عاشقانه روایت شود. پاگرفتن عشقی در پناهگاه و تضاد حس عاشقانه یک نوجوان با خشونت جنگ و مابهازاسازی این رابطه نوجوانانه با یک رابطه زناشویی در حال اضمحلال در دل این وضعیت ناپایدار، به خودی خود ایده خوبی است که در بمب؛ یک عاشقانه به بار نشسته است. مجموعا باید این فیلم را یکی از بهترین فیلمهای امسال دانست زیرا یادآور خاطرات ما در روزهای سخت و شیرین گذشته و تلنگری است بر فراموشی و روزمرهگیهای بیپایانمان.
بمب؛ یک عاشقانه
نویسنده و کارگردان:
پیمان معادی
بازیگران:
پیمان معادی، لیلا حاتمی، محمود کلاری، سیامک صفری، سیامک انصاری، حبیب رضایی و ...