ثروت از هیچ؛ یارانه ۲۰ هزار میلیارد تومانی برای سپردههایی که مالیات نمیدهند
بیش از ۹۰ درصد نقدینگی موجود در کشور سپردههای بلندمدت بانکی است که از مالیات معاف هستند
در جامعهای که «بازارهای سوداگری» و «نظام بانکی» بیشترین سکوهای کسب ثروت هستند، دهکهای نهم و دهم درآمدی با صرف وقت در همین دو عرصه توانستهاند بدون ریسک و خطر، ثروت انباشته کنند. ثروتی که بهرغم انباشتگی بسیار از پرداخت مالیات معاف است. مرتضی افقه، اقتصاددان، میگوید: «در شرایط فعلی اقتصاد، بیشترین حجم نقدینگی در اختیار همین اقشار غیرمولد معاف از مالیات است.»
بر اساس گزارشهای بانک مرکزی، میزان نقدینگی در مهرماه امسال، رکوردشکن بوده و به حدود هزار و ۷۰۰ میلیارد تومان رسیده؛ میزان بالای نقدینگی بهرغم استیلای رکود در اقتصاد، نگرانکننده است، اما از آن مهمتر، ترکیب این نقدینگی است. بر اساس آمارها، نسبت شبهپول (سپردههای بلندمدت) به کل حجم نقدینگی، بیش از ۹۰ درصد است، به عبارت سادهتر بیش از ۹۰ درصد نقدینگی موجود در کشور به جای اسکناس و مسکوک، سپردههای بلندمدت بانکی است؛ سپردههایی که از مالیات معاف هستند و در وضعیتی غیرشفاف و مبهم، روزبهروز انباشتهتر میشوند. وحید شقاقی شهری، اقتصاددان، این روند را تا آخر سال جاری اینگونه پیشبینی میکند: «احتمال میرود تا پایان سال جاری، نقدینگی به هزار و ۹۰۰ میلیارد تومان و شبهپول نیز تا پایان سال به بیش از هزار و ۷۰۰ میلیارد تومان برسد. اگر میانگین سود سپرده داده شده در سال ۹۷، پس از افزایش نرخ سود، ۲۰ درصد باشد، سود ۲۰ درصد هزار و ۷۰۰ میلیارد تومان شبهپول موجود در کشور، ۳۴۰ هزار میلیارد تومان است که تا پایان سال بین سپردهگذاران بانکی توزیع میشود.
یک درصدیها کجا هستند؟
نکته مهم، اما اینجا است که این میزان سپرده بانکی به مساوات پخش نشده که سود آن هم به دست بخش زیادی از جامعه برسد. بهگفته شقاقی شهری: «در سال ۹۶، ۸۵ درصد سود سپردهها نصیب ۲.۵ درصد سپردهگذاران شده است. در سال ۹۶ میزان سود سپردهها بالغ بر ۲۰۰ هزار میلیارد تومان بوده که سهم ۸۵ درصدی ۲.۵ درصد سپردگذاران کلان بیش از ۱۷۰ هزار میلیارد تومان بوده؛ پول کلانی که یک ریال مالیات بابت آن پرداخته نشده است.» او این آمار را بر اساس گزارش اخیر مرکز پژوهشهای مجلس ارائه میدهد؛ گزارشی که توسط معاون اقتصادی این مرکز، تهیه و منتشر شده است.
نابرابری با کوچکتر شدن حلقه درصدهای بالا بیشتر هم میشود. به گفته شقاقی شهری، «۷۰ درصد سود سپردهها به یک درصد سپردهگذاران» تعلق میگیرد. یعنی در پایان سال ۹۷، وقتی ۳۴۰ هزار میلیارد سود بانکی توزیع میشود، ۲۴۰ هزار میلیارد تومان آن نصیب یک درصد جامعه میشود؛ بدون حتی ساعتی کار کردن، بدون ذرهای تلاش، بدون ریسک وحتی بدون مسئولیت اجتماعی از جمله پرداخت مالیات. همین امر موجب ایجاد یک شکاف عمیق طبقاتی میشود.
اگر فقط ۱۰ درصد مالیات بر سود سپرده وضع میشد، در سال گذشته، حدود ۲۰ هزار میلیارد تومان درآمد مالیاتی از محل سپردههای بانکی به وجود میآمد.
بیماری ایرانی نظام بانکی
شقاقی شهری، خروج حدود ۹۰ درصد ثروت نقدی کشور از شمول مالیات را معلول «بیماری نظام بانکی ایران» میداند و میگوید: «سال ۶۲، بانکداری بدون ربا را شروع کردیم، اما بعدها در سیستم بانکداری ما معضلی به نام سودهای ماهانه و روزشمار ایجاد شد، همین مساله نظام بانکی ما را منحرف کرد و در نهایت در کشور، یک نظام اداری بانکمحور به وجود آمد به این شکل که مردم پولهایشان را در بانک سپردهگذاری میکنند و آخر هر ماه حقوق میگیرند! این سیستم در هیچ کجای دنیا نظیر ندارد. هیچ کجا مردم با انباشت پول در بانکها، سود ماهانه که به حقوق ثابت ماهانه پهلو میزند، دریافت نمیکنند؛ چراکه هیچ جا در جهان، سود سپرده به صورت روزشمار یا ماهانه وجود ندارد»
به گفته این اقتصاددان، سود سپرده روزشمار و ماهانه، یک انحراف عظیم در نظام بانکی است. با این انحراف عظیم، یک رقابت بد برای جذب سپرده، بین بانکها شکل گرفت و بانکهای بد، پیشرو و پیشران بانکهای خوب شدند. هر بانک یا موسسهای که سود سپرده بالا اعلام میکرد، سپردههای مردم را جذب و در این رقابت منفی، عمدتا موسسات و بانکهایی که مشکلات بیشتری داشتند و در شرایط ناگوارتری به سر میبردند، با اعلام نرخهای سود بالاتر، برنده میشدند و در نهایت، بانکهای خوب هم مجبور به تقلید و متابعت از همین بانکهای مشکلدار شدند، چون اگر از قافله نرخ سود عقب میماندند، سرمایههای نقدی خود را از دست میدادند. لاجرم بانکهای بد، «پیشران اقتصاد» در ایران شدند. تحلیل اصلی شقاقی شهری این است که با استقرار نظام نرخ بهره بانکی، اقتصاد ایران به سمتی رفت که نقدینگی غیرمولد، رواج غیرمعمول پیدا کرد و «تولید» به حاشیه رانده شد. دستکاریهای مکرر نرخ سود و بالا رفتن آن در برهههای رکود، تولید را باز هم بیشتر به عقب رانده و این معضلی است که برای حل آن، در وهله اول، باید دست به اصلاح نظام بانکی زد. به اعتقاد او، در مرحله بعد، تعریف پایههای مالیاتی جدید برای مالیاتستانی از سپردههای کلان بانکی، میتواند کارساز باشد. حال سوال اساسی این است که چرا مالیات بر سود سپرده وضع نمیشود؟ حتی اگر نمیتوان همه سپردهگذاران را مشمول مالیات کرد، میتوان به راحتی حاشیههای مالیاتی تعریف کرد. به طور مثال، افرادی که بیش از ۵۰۰ میلیون یا یک میلیارد تومان، سپرده بانکی دارند، موظف به پرداخت مالیات شوند. چرا اجازه داده میشود این نقدینگی کلان، بدون دردسر، بدون ریسک و بدون اخذ مسئولیت اجتماعی نصیب یک درصد اجتماع شود، آن هم در شرایطی که دولت به انحای مختلف با کسری بودجه روبهرو است؟ شقاقی شهری پاسخ این سوال را در یک عبارت کوتاه میدهد: «فرار از شفافیت!»
با این حساب، زور برخی صاحبان منافع آنقدر زیاد است که دست دولت را از ۲۰ هزار میلیارد تومان درآمد اضافه کوتاه میکند به قیمت آنکه هیچ احدی متوجه نشود این انبوه نقدینگی راکد و غیرمولد، متعلق به چه کسانی است.