رایگانسازی بلیط اتوبوس، رؤیایی دستیافتنی
برخلاف تصور عدهای در ایران، پیشنهاد ممدانی برای رایگان شدن اتوبوسها، نه طرحی خلقالساعه برای افزایش رأی که مبتنی بر پشتوانه تجربی و تحقیقاتی است
انتخابات شهرداری نیویورک برگزار شد و برنده این انتخابات زهران ممدانی، یک سوسیالیست مسلمان بود. ممدانی برنامه جامعی در حوزههای رفاهی و عدالت اجتماعی ارائه کرده که قابل توجه است. برنامههایی که ابعاد مختلفی از بازتوزیع ثروت و عدالت اجتماعی را شامل میشود؛ از وعده ثابت نگه داشتن اجارهبهای مسکن گرفته، تا مبارزه برای احقاق حقوق کارگران در برابر شرکتها و مؤسسههای بزرگ اقتصادی. یکی از وعدههای ممدانی که توجه بسیاری را به خود جلب کرده، از جانب عدهای مورد تمسخر قرار گرفته و از جانب عدهای نیز بهشدت تحسین شده، وعده اتوبوس شهری رایگان است. اما چرا این مسئله مهم است، چه پیامدهایی دارد و ممدانی قرار است منابع مالی لازم برای اجرای این طرح را چگونه تأمین کند؟
برخلاف تصور بسیاری در ایران، طرح ممدانی صرفا وعدهای حسابنشده و بدون پشتوانه برای افزایش آرای انتخاباتی نیست، بلکه پژوهشهای زیادی درباره آن انجام شده، حتی فراتر از این، پیشنهاد ممدانی، از سپتامبر ۲۰۲۳ تقریبا به مدت یکسال، به شکل آزمایشی در پنج خط اتوبوس نیویورک به اجرا درآمده است. با رایگانسازی خطوط اتوبوس در این پنج خط، در روزهای عادی هفته، ۳۰ درصد و در روزهای تعطیل ۳۸ درصد به تعداد مسافران این اتوبوسها افزوده شد. تحقیقات بعدی نشان داد که اکثر این افراد از گروههای کمدرآمد جامعه بودند که رایگانسازی بلیط اتوبوس، به آنها امکان جابهجایی و مشارکت اجتماعی و اقتصادی بیشتری میدهد.
اما عدهای معتقدند که اجرای این طرح با چالشهای فراوانی همراه خواهد بود، این گروه در وهله اول مسئله تأمین منابع مالی لازم را مطرح میکنند. اما ممدانی نیز وعدهاش را چشمبسته و بدون در نظر گرفتن منابع مالی لازم، ارائه نکرده است. طبق تخمینها، سالانه چیزی بین ۶۰۰ تا ۸۰۰ میلیون دلار لازم است تا بتوان هم هزینه لازم برای رایگانسازی بلیطهای اتوبوس را فراهم کرد و هم کل سیستم را متناسب با وضعیت تازه بهبود بخشید؛ مثلا سازوکارهای تأمین امنیت و نیز کیفیت ارائه خدمات را ارتقا داد[1]. براساس پیشنهاد ممدانی، برای تأمین این هزینه باید از سه روش موازی و همزمان استفاده کرد. بخشی از این هزینه، از طریق تخصیص بودجه دولتی تأمین خواهد شد. اما بخش دیگری از این هزینه، از طریق افزایش دو درصدی مالیات ابرثروتمندان فراهم میشود؛ کسانی که بیش از یک میلیون دلار در سال درآمد دارند. از طریق افزایش تصاعدی مالیات ثروتمندان، حدودا درآمدی معادل ۴ میلیارد دلار در سال، حاصل میشود. ممدانی پیشنهاد افزایش مالیات شرکتها را نیز مطرح کرده است که از طریق آن نیز چیزی در حدود ۵ میلیارد دلار بر درآمد شهری اضافه خواهد شد. در کنار این موارد، قرار است که از طریق بهینهسازی فعالیتها و صرفهجویی در هزینهها نیز بودجهای آزاد شود که منتقدان مقدار آن را در قیاس با هزینه رایگانسازی اتوبوسهای شهری، بسیار اندک میدانند[2]. در مجموع مبلغی که از طریق افزایش مالیاتها حاصل میشود، آنچنان قابل توجه است که بهسادگی هزینههای لازم برای رایگانسازی خطوط اتوبوس را فراهم میکند.
اما از نظر بسیاری از منتقدان، افزایش مالیات شرکتها و ثروتمندان نیز با چالشهایی همراه است. نخستین چالش، درباره اختیارات قانونی ممدانی به عنوان شهردار است. از نظر قانونی او اختیار افزایش مالیاتها را ندارد و برای اینکار نیازمند همراهی فرماندار نیویورک و نهاد قانونگذاری ایالتی است. فرماندار فعلی نیویورک، کتی هوکول[3]، با پیشنهاد ممدانی برای افزایش مالیاتها مخالفت کرده است، اما باید دید که او میتواند مجددا در انتخابات فرمانداری نیویورک در سال ۲۰۲۶ پیروز شود؟ درواقع با درنظر گرفتن احتمال انتخاب فردی همسو با ممدانی به عنوان فرماندار نیویورک، بخشی از موانع قانونی برای اجرای طرح مذکور از بین میرود. اجرای این طرح و طرحهای مشابه آن، نیازمند کنش سیاسی و تلاش برای تسخیر سایر نهادهای حاکمیتی از جانب سوسیالیستها یا افرادی است که با رویکرد آنها همسویی داشته باشند.
از طریق اخذ مالیات از ثروتمندان و صرف آن در مسیرهایی نظیر رایگانسازی حملونقل عمومی، میتوان شکلی از بازتوزیع ثروت در جامعه را محقق کرد که ثمرات آن به شکل مستقیم به طبقات پایین جامعه میرسد. هدف از طرح ممدانی برای رایگانسازی بلیط اتوبوس نیز، فراهم آوردن امکان استفاده از خدمات حملونقل عمومی برای طبقات پایین جامعه و نیز کاهش هزینه رفتوآمد در هزینه خانوادههای این طبقات است. حملونقل یکی از ابزارهای مهم برای مشارکت اجتماعی و استفاده از خدماتی نظیر مدرسه، بیمارستان، اماکن تفریحی و حتی ابزاری برای دسترسی به مشاغل است. اما همه افراد جامعه به شکل برابر به حملونقل باکیفیت دسترسی ندارند. حملونقل عمومی رایگان، میتواند شکاف میان طبقات اجتماعی در استفاده از خدمات و امکانات را کاهش دهد.
اما افزایش مالیاتها از نظر برخی از منتقدان، علاوه بر محدودیتهای قانونی، با چالش دیگری هم مواجه است؛ چالش فرار سرمایهگذاران و شرکتها از نیویورک. با این وجود، حتی اگر با اجرای این طرح، به میانجی فرار شرکتها و سرمایهگذاران، در بدبینانهترین حالت، ۵۰ درصد از درآمد پایه مالیاتی کاسته شود، باز هم افزایش ۲ درصدی مالیاتها، چیزی در حدود ۶/۵ میلیارد دلار درآمد اضافی سالانه ایجاد میکند که بیش از هشت برابر هزینه برآوردشده برای رایگانسازی بلیط اتوبوس است. این درحالی است که براساس پژوهشها، حداکثر مقدار واقعی کاهش مالیات پایه در چنین شرایطی، معمولا ۳۰ درصد است، نه ۵۰ درصد[4]. بنابراین به نظر میرسد که طرح مد نظر ممدانی از نظر بودجه مورد نیاز، و در صورت همکاری سایر نهادهای قانونی در نیویورک، میتواند از پایداری لازم برخوردار باشد. در عین حال مسئله صرفا به پایداری مالی طرح مربوط نمیشود و پیامدهای اجتماعی فرار شرکتها را هم از نظر افزایش بیکاری، فقر و... باید مدنظر قرار داد. با توجه به حجم درآمدی که با افزایش مالیاتها حاصل میشود، میتوان برای این مسائل نیز برنامهریزی کرد، آنچنان که برنامه ممدانی نیز صرفا شامل رایگانسازی اتوبوسهای شهری نیست و برنامههایی برای بهبود شرایط زندگی مردم، بویژه طبقات پایین و کارگران، در نظر گرفته شده است. به علاوه، مجموعه این مسائل نشان میدهد که اجرای طرحهای رفاهی، در صورت همراهی سایر نهادها و ایالتها، میتواند موفقتر باشد و برای چنین موفقیتی، ایجاد ائتلافهای سیاستگذارانهای لازم است که ابعاد آن، در حالت آرمانگرایانه، میتواند حتی از مرزهای کشورها هم فراتر رود.
[1] https://www.vitalcitynyc.org/articles/when-buses-and-subways-were-free
[2] https://www.reuters.com/markets/us/mamdanis-millionaire-tax-other-financial-fallacies-2025-07-02/
[3] Kathy Hochul
[4] Saez, E., Slemrod, J., & Giertz, S. H. (2012). The Elasticity of Taxable Income with Respect to Marginal Tax Rates: A Critical Review. Journal of Economic Literature, 50(1), 3–50.