قلمرو رفاه

اولویت اصلاح اقتصاد سیاسی بر دولت رفاه

یارانه پنهان؛ از ابزار رفاه تا موتور رانتی؛ وقتی کمک دولت به نفع مردم نیست

09 آذر 1404 - 11:54 | سیاست‌گذاری اجتماعی
متین غفاریان
متین غفاریان

یارانه پنهان چیز غریبی نیست. تقریبا همه دولت‌ها در مواردی به‌منظور انجام وظایف حمایتی و رفاهی‌شان، به برخی کالا‌ها یارانه می‌دهند. این یارانه به معنای آن است که قیمت یک کالا برای مصرف‌کننده از قیمت تمام‌شده آن کمتر باشد. در برابر یارانه مستقیم (مانند یارانه‌ای که در قالب هدفمندی یارانه‌ها آخر هر ماه به حساب مردم واریز می‌شود) یارانه پنهان یارانه‌ای غیر‌مستقیم است و ابزاری در خدمت سیاست‌های رفاهی.

تا اینجای کار مشکلی نیست. مشکل از آنجا آغاز می‌شود که یارانه پنهان به جای آنکه ابزار سیاست‌های رفاهی بشود ابزار سیاست‌های ضدرفاهی می‌شود. بنای کلی سیاست‌های رفاهی بر ترکیب بازار آزاد و کمک نظام‌مند به شهروندانی است که نمی‌توانند لای چرخ‌های این بازار آزاد دوام بیاورند. اما دولت رفاه معکوس بر بازار رانتی و نظام حامی‌پرورانه است.

در حالت اول، دولت منابع خود را به شکل شفاف و در قالب یک سیاستگذاری مشخص (و احتمالا دارای پشتوانه رای نمایندگان مجلس) بین شهروندان توزیع می‌کند، اما در حالت دوم، دولت منابع خود را به شکل غیرشفاف و به دلایل سیاسی و اجتماعی به برخی گروه‌های ذی‌نفع اختصاص می‌دهد.

در حالت اول می‌شود درباره مزایا و معایب سیاستگذاری حرف زد و آن را بهینه کرد زیرا منطق آن روشن است. قاعدتا این طرح‌ها مخالفانی هم دارند. اما در حالت دوم حتی وقتی همه درباره آن صحبت می‌کنند، اما تغییر زیادی روی نمی‌دهد؛ چرا که منافع گروه‌های غیرشفافی در میان است. نمونه‌اش همین بحث بنزین در ایران که نه منطق آن معلوم است و نه مشخص است؛ چرا علی‌رغم انتفادات، تغییری در روال آن روی نمی‌دهد.

داگلاس نورث، معتقد بود که یارانه و رانت همیشه در دولت وجود دارد. مساله آن است که چگونه این یارانه را توزیع کنیم. این یارانه را به چه کسی بدهیم؟ شکل اقتصاد سیاسی کشور ما به صورتی است که این یارانه‌ها به جای آنکه در خدمت رفاه بخش‌های فقیر جامعه باشد در خدمت بخش‌های غنی است. بنابراین برای اجرای هرگونه سیاست رفاهی ابتدا باید این نظام اقتصاد سیاسی را اصلاح کنیم. بررسی یارانه‌هایی که به شکل معکوس توزیع می‌شوند اولین گام برای اصلاح این وضعیت است.