مهاجرت برای فرار از خدمت
با چهره تازهای از فاصله طبقاتی آشنا شوید
اینروزها و سالها وقتی درباره وضعیت مهاجرت یا فرار مغزها، بحثی میشود یا متنی نوشته میشود یا حتی به سوداگران بازار مهاجرت، اعم از وکیل و ... سر میزنیم، به دوران خدمت سربازی بهچشم مانعی برای مهاجرت نگریسته میشود که باید آنرا پشت سر گذاشت تا آنچنانکه نمایش میدهند و مدعی میشوند؛ به بهشت مهاجرت برسیم. اما در گزارشی که بهتازگی منتشر شده، با جوانانی روبهروییم که از برای گذر از دوره دوساله سربازی به مهاجرتهای صوری تن میدهند.
این گزارش اتفاقا روی دیگری از فاصله طبقاتی فاحش را در اوضاع اجتماعی فعلی آشکار میکند.
روزنامه هممیهن، در گزارشی به یک مساله مشترک برای گروهی از مشمولان سربازی پرداخته و از هزارتو و ترفندهایی نوشته که شماری از مشمولان پیش میگیرند، تا بههر قیمت سربازی نروند.؛ جوانان در هر مرحله از کار، تحصیل و زندگیشان یا باید شکلی از معافیت موقت مثل معافیت تحصیلی داشته باشند، یا به سربازی بروند. در غیر این صورت غایب محسوب میشوند و مشمول محدودیتهای قانونی. اما مشکل از جایی شروع میشود که همه امکان دریافت معافیت موقت را ندارند.
از سال ۱۴۰۱، مشمولان خارج از کشور که دوره سربازی خود را نگذراندهاند، میتوانند با انجام طرح پژوهشی و ارائه آن، معافیت سربازی دریافت کنند. آنها همچنین میتوانند در حین انجام طرح پژوهشی، چندینبار در کشور تردد داشته باشند. درحالحاضر این طرح با هماهنگی ستادکل نیروهای مسلح بهگونهای تعریف شده که آنها در همان خارج از کشور طرح پژوهشی تعریف میشود و انجام طرح و ارائه آن به کشور بهمنزله انجام سربازی تلقی میشود. حتی نخبگان در طول انجام طرح پژوهشی میتوانند چندینبار به کشور رفتوآمد داشته و در تردد باشند.
البته این ماجرا شرطی دارد: بعد از سهسال دوری از ایران و اقامت در کشوری دیگر، میتوانند تحت عنوان «مشمول غایب مقیم خارج از کشور»، مجوز سالانه 90 روز حضور در ایران تنها طی دو بار رفتوآمد را دریافت کنند و مادامی که شرایط آنها تغییری نکند، ممنوعالخروج و وادار به سربازی نمیشوند.
به هر دری زدن، برای سرباز نبودن
معافیت تحصیلی هم محدودیتهای خودش را دارد. گزارشگر روزنامه هممیهن بهسراغ برخی از این مشمولان رفته و از آنها درباره این ماجرا سوال پرسیده. پیمان آلمان زندگی میکند، درساش تمام شده و در این مدت با معافیت تحصیلی که داشته میتوانست به ایران رفتوآمد کند، سالی دو بار و نهایت بهمدت 90 روز. با تمام شدن معافیت تحصیلی در حال طی مراحل بعدی است که به «مشمول غایب مقیم خارج از کشور» تبدیل شود.
چون او طی همین معافیت تحصیلی، سه سال اقامت خارج از کشور را حین تحصیل طی کرده است، دیگر نیازی به سه سال غیبت و دوری ندارد. شرایط ثابت میماند و تنها عنوان موقعیت او تغییر میکند و مثل قبل همچنان سالی دو بار و 90 روز اجازه ورود و حضور در ایران را دارد.
برای خیلی از این مردان تحصیل و دانشگاه یکی از راههای بهتعویقانداختن سربازی است. پیمان جایی میان صحبتهایش میگوید: «اگر به خودم بود، کارشناسی را هم نمیخواندم، اصلاً خواندم که برای ارشد بتوانم مهاجرت کنم و سرباز نشوم.» او همان سال 99 که فارغالتحصیل شد، فرآیند مهاجرت را شروع کرده بود و تابستان سال 1400، هنگام دریافت پاسپورت باید ابتدا برگه سبز سربازی یا برگه اعزام دریافت میکرد: «باید عکس میگرفتم و تمام مدارک لازم را میبردم، حتی دو واکسن هم داشت که زدم، فقط برای اینکه تعیینتکلیف شوم و پاسپورت بگیرم.»
براساس اعتبار برگه سبز، باید آبانماه اعزام میشد اما پذیرش دانشگاه نرسیده بود و پیمان هم همان راه همیشگی باقی افراد را انتخاب کرد: «مجبور شدم برای ارشد ثبتنام کنم. پذیرش و ویزا که رسید، کارهای انصراف و ارائه پذیرش جدید و معافیت تحصیلی برای خارج از کشور را کردم، خیلیها نمیدانند باید انصراف دهند و در این تله افتادهاند، دوستی دارم که چون ارشدش را تمام کرده بود، مجبور شد سیاحتی از کشور خارج شود.»
مجبور به مهاجرت
بنابر این گزارش، این چالشها، حتی بر افراد بیمیل به مهاجرت هم موثر است. پویا اصلاً قصد مهاجرت نداشته، کسبوکار خودش را دارد که نیازمند سفرهای منظم خارجی است، اما از طرفی بهزودی مقطع کارشناسیارشد را تمام میکند و مدت محدودی برای اعزام به سربازی خواهد داشت. اگر نرود، «غایب» میشود و ممنوعالخروج. حالا فکر میکند باید زودتر تصمیم بگیرد که برود یا بماند: «دلم میسوزد این طرف را ول کنم و بروم. بهخاطر سربازی، اگر بروم دیگر نمیتوانم تا چندسال برگردم.
بعد از چندسال هم فقط میتوانم یک مجوز حضور برای مدتی کوتاهی بگیرم و برگردم ایران.» پویا دائم تاکید میکند که با سربازی دو سال از عمرش میرود: «حتی میتوانم برای شرکت خودم امریه بگیرم، اما باز هم دو سال نمیتوانم از کشور خارج شوم و باز هم کارهای خارج از ایران میماند، یا باید اینطرف را رها کنم یا آنطرف را.»
برای افرادی که در حین خدمت هستند، امکان خروج از کشور بسیار سخت است. این افراد در شرایط خاص و با مجوز میتوانند برای مدتکوتاهی از کشور خارج شوند. پویا حتی به مهاجرت و معافیت تحصیلی هم نمیتواند فکر کند: «من به کارم علاقه دارم، اصلاً نمیخواهم درس بخوانم. ارشد را هم خواندم که مشمول نشوم.»
فرآیند ادارای سخت و حتی غیرقانونی
طیکردن همین مراحل عادی معافیت تحصیلی برای هر فرد داستانهای متفاوتی دارد. دانشجویان خارج از کشور مراحل دیگری از کارهای اداری را باید طی کنند. پیمان از بخشهایی از آن گلایه میکند که ساختار درستی ندارند: «بعد از فارغالتحصیلی، اول در سامانه میخک 20 یورو برای تایید مدرک تحصیلی واریز میکنی، برای تایید مدارکی که خودشان تاییدیه دارند و هر جای دنیا ببری، معتبر است. بعد هم در سامانه ایرانداک باید پایاننامه و تمام جزئیات تحصیل را وارد کنی. عجیبتر این بود که با سرور خارج از ایران امکان ورود به سایت نبود و با خواهرم در ایران و با سختی این کار را پیش بردیم.»
پیمان و سایر افرادی که در شرایط مشابه او هستند کاملاً به طیکردن این مراحل نیاز دارند. مرحله نهایی این تاییدیههای تحصیلی، اجباری، اما برای آنها غیرقانونی است: «یکبار در ایرانداک درخواست مدارک من رد شد چون باید کل پایاننامهام را بارگذاری میکردم و نمیخواستم این کار را بکنم. برایشان توضیح هم نوشتم و ایمیل زدم و حتی از ایران با آنها تماس گرفتند. گفته بودم پایاننامه من مقدار زیادی از اطلاعات یک کارخانه را دارد و جزء اطلاعات حساسی است که نباید به اشتراک گذاشته شود.
خیلی از دانشجوها در رشتههای مهندسی، پایاننامههایشان روی کارخانههاست، وقتی کسی مثلاً روی شرکت BMW پایاننامه را نوشته، جزئیات زیادی از موتور این شرکت را توضیح داده است و نسبت به این اطلاعات مسئولیت دارد. اما این اطلاعات بهصورت رایگان در اختیار این سامانه قرار میگیرد و درواقع ما مجبور به این کار میشویم.»
وقتی از نتیجه نهایی این مراحل میپرسم، میگوید درنهایت وقتی خانوادهاش با سامانه تماس گرفتند، جواب گرفتند که «خیالتان راحت جایش امن است» و این تماس و پیگیریها نتیجهای نداشته و او هم چاره دیگری نداشته: «من هم دیگر پایاننامه را فرستادم، خسته شده بودم. خیلی حس بدی داشتم، چون این کار غیرقانونی است و اگر کسی اینجا بفهمد، میتواند پیگیری قانونی کند. بعد از این مرحله هم، کارهای دیگری بهصورت حضوری از طرف خانواده درجه یک باید پیگیری شود و در این مرحله 40 میلیون ودیعهای که برای خروج از کشور قرار داده بودیم هم ضبط شد.»
سفر دوهفتهای بیبازگشت
آرش تقریباً درنتیجه همین جزئیات قانونی هرگز نتوانست برگردد. او سیاحتی از کشور خارج شد، به ترکیه رفت تا ویزا بگیرد درحالیکه دانشجوی کارشناسی بود و با وثیقه 30 میلیونی فقط یکماه میتوانست خارج از کشور بماند و راه خروج از کشور بهشکل دیگری را نداشت. مشمولان در دوران معافیت تحصیلی، اگر داخل کشور تحصیل کنند، محدودیت خروج دارند و وقتی خارج از ایران در حال تحصیل باشند، محدودیت حضور در ایران. روند دریافت ویزای آرش طول کشید، بهجای دو هفته، یکماهونیم زمان برد: «اگر برمیگشتم، 6 ماه ممنوعالخروج میشدم و بعدش میتوانستم دوباره یکماه اجازه خروج بگیرم؛ اما اگر واقعیت را بگویم ولی ترسیدم. این نگرانی را داشتم که اگر با پاسپورتی که ویزای آمریکا دارد، وارد ایران شوم، اتفاقی بیفتد.»
آرش قصد رفتن و برنگشتن نداشت: «3 سال پیش قصد خروج از کشور را داشتم اما آنموقع قصد این را نداشتم که کامل خارج شوم و دیگر برنگردم. قصد داشتم کارها را انجام دهم و دوباره برگردم. اما پاسپورت نداشتم، در سفارت بود. یعنی راهی نداشتم که بتوانم حتی از ترکیه برگردم. صرفاً ماندم در ترکیه تا پاسپورت برسد. آنموقع دانشجو بودم، سال چهارم مقطع کارشناسی.»
مهاجرت آرش تحصیلی نبوده، اما همین ترککردن ناگهانی باعثشده، نه درساش را تمام کند، نه بتواند اصلاً مدرکی دریافت کند: «من دانشگاه آزاد درس میخواندم که یکسری درسهای یک واحدی دارد که بهعنوان درسهای الزامی باید بگذرانید. بدون آنها، حتی اگر۱۴۰ تا واحدی که رشته و مقطع شما نیاز دارد را گذرانده باشید هم هیچ مدرکی به شما نمیدهند.
زمانیکه من ایران را ترک کردم، در میان ترم درسی به دروس الزامی تبدیل شد. بنابراین هرکسی که میخواست حتی ریزنمرات بگیرد، بدون طیکردن این واحد درسی، ریزنمراتاش رسمی نبود. حتی اگر بهقدری درس خوانده بود که بتواند یک فوقدیپلم بگیرد، بدون این درسها چیزی دریافت نمیکرد. این شرایط برای من هم پیش آمد، حداقل فوقدیپلم میتوانستم بگیرم اما بهنوعی چهار سال تحصیل انگار هیچ فایدهای نداشت و اینجا دوباره درس را از صفر شروع کردم.»
با این حساب، بحران اشتغال، در ایران کنونی، نهتنها بخشهای فرودستتری از طبقه متوسط و کارگر را درگیر کرده که در فرمها و قالبهای تازهای در میان اقشار مرفه هم رخ مینماید؛ در میان اقشاری که میتوانند برای سربازینرفتن، به مهاجرت بروند. از