نیمه تاریک اقتصاد آنلاین و تهدیدها برای نیروی کار
تکنولوژیهای نوظهور چه تهدیدهایی برای نیروی کار دارد؟
ترجمه: نیکزاد زنگنه | دنیای تکنولوژی فرصتهای نوین و رو به رشدی را در اختیار اقتصاد قرار داده است؛ روزگاری که با برخورداری از یک اپلیکیشن و فشار دادن یک آیکن میتوان از خدمات زیادی برخوردار شد. اما وضعیت برای کارگرانی که در این حوزه کار میکنند، به همین سادگی نیست. در این مورد چه نظراتی وجود دارد و چه اقداماتی صورت گرفته است؟
کارآفرینان سیلیکون، اما همواره به ما میگویند روش کسبوکارشان «دنیا را تغییر خواهد داد» و از بسیاری جهات تاکنون نیز تغییراتی صورت گرفته، اما تغییر دنیای شما با تغییری که در دنیای آنها روی میدهد، تفاوت دارد.
نمونه اقتصاد «تسهیمی» ۱ یا «گیگ» ۲ را میتوان در شرکتهایی مانند «اوبر» ۳، «ایربیاندبی» ۴ و «تسکربیت» ۵ دید؛ جایی که با تبدیل کار طاقتفرسا به کارهای خرد و جدا از هم، شانس بسیاری را ایجاد کرده، اما متاسفانه حقوق کارگران را نیز کاهش داده است. از آنجا که مشاغل ما در قالب یک برنامه کلی کارشکنانه بازتعریف میشوند، برخی مدافعان در تلاشند که حقوق کار را برای یک اقتصاد دیجیتالی بازتعریف کنند
در حال حاضر اقتصاد گیگ به صورت گسترده در پلتفرمهای آنلاین مشغول به کار است. مثلا در اتاق استخدام دیجیتال که کارگران کارهای پادویی کوتاهمدت خود را به دیگران محول میکنند؛ مانند رساندن کسی با ماشین شخصی خود، درآوردن کلید کسی از جوی آب یا تحویل دستی یک بسته در سطح شهر. به طور کلی برای این پیمانکاران که اندکی مستقل هستند، حمایتهای کاری قانونی کار اعمال نمیشود. با این وجود، این کارهای قراردادی دستکم به اندازه خطوط مونتاژ سلسلهمراتبی است. «استقلال» به این معناست که برای شما معین میشود که کجا بروید، اما باید پول عوارضی را خودتان پرداخت کنید، همچنین خود را بیمه و اگر در هر زمان هر آزاری دیدید، ممکن است کاملا به حال خود رها شوید.
از این رو، پروژه ملی قانون اشتغال (NELP) طرح سیاستگذاری جدیدی را ارائه کرده که بر تنظیم کردن این به اصطلاح «اقتصاد برحسب تقاضا» ۶ متمرکز است تا مدلهای سیاستگذاری محکمی مطرح کند که میتواند رابطه پیمانکاری «۱۰۹۹» را بازسازی کند تا از کارگر حمایت بیشتری صورت گیرد. یک مدل بالقوه چارچوب کارمندی قانونی است که بر اساس آن، پیمانکاران به دلیل مقاصد مقرراتی مشخص، کارگران را به طور کلی برای قوانین مالیاتی در نظر میگیرند. پروژه ملی قانون اشتغال خاطرنشان میکند که سیاستگذاران محلی و دولتی میتوانند این ساختارها را به منظور ارائه مزایای «قابل انتقال» گسترش دهند. این یعنی درخواست مستقیم از شرکتهایی که از (IRS-Form-۱۰۹۹) ۷ استفاده میکنند، تا به استانداردهای کاری مانند حداقل حقوق، پرداخت بیمه اجتماعی و بیکاری و جبران خسارتها، وفادار بمانند.
بسیاری از کارگران گیگ هنوز به بازنشستگی فکر نمیکنند و درگیر دریافتیهای امروز هستند. «تاکل گوبنا» از سیاتل در کنفرانس رسانهای گزارش «NELP» میگوید قبلا در مجموعه فرودگاهی سیتاک، ۹.۴۰ دلار درآمد داشته، اما از روی بلندپروازی، همزمان با تحصیل و اداره یک خانواده نوپا، در اوبر و لیفت مشغول به کار شده است. پس از آن، با احتساب هزینههای ماشین و سایر سرمایهگذاریهای ضروری که برای مسافربری اشتراکی نیاز بود، در کنار شیفت ۱۵ ساعتهای که شغل «منعطف» اش برای گوبنا تعیین کرده بود، کمتر از ۳ دلار در ساعت برایش باقی میگذاشت.
گوبنا میگوید: «ما دستمزدی که بتوانیم با آن زندگی کنیم، دریافت نمیکنیم و با اینکه اتومبیل خریدیم تا برای آنها کار کنیم، امنیت شغلی نداریم.» او ادعا میکند که پس از گفتوگوی عمومی او درباره شرایط کاریاش فشارها تشدید شده است. با اینکه اوبر هرگونه سوءرفتار را تکذیب میکند، گوبنا میگوید: «زمانی که رانندهها درباره تجربه رانندگی و شرایط کاریشون صحبت میکنن، اوبر و لیفت به طور خودکار اونارو تحت نظر میگیرن تا گوشمالیشون بدن. من میخوام این وضعیت تغییر کنه تا با رانندههایی مثل من و خیلیهای دیگه عادلانه رفتار بشه.» چه اتفاقی میافتد اگر این کارگران «برحسب تقاضا» میتوانستند مطالبات خود را از شرکتهای مادر بخواهند؟ (NELP) میگوید که علاوه بر تغییر سیاستگذاریها، ایجاد شرایطی با هدف سازماندهی و چانهزنی گروهی درباره شرایط کار ممکن است کارگران را توانمند سازد که بتوانند به شرایط کار و بازار همواره در حال تغییر واکنش نشان دهند. این برنامهای کلی برای یک اقدام کارگری برای رویارویی با اوبر و لیفت است که متکی بر بوروکراسی نیست و ممکن است به پاشنه آشیل این صنعت یعنی شهرت آن ضربه وارد کند. این شرکتها توانستهاند دولتهای محلی را وادار کنند که قوانین تنظیمکننده را طوری تغییر دهند که در مدل کسبوکار گیگ بگنجد، اما با چالش دشوارتری یعنی محافظت از نام تجاری خود در برابر انتقاداتی که توسط رانندگان ناامیدی مانند گوبنا به صورت عمومی مطرح شده، مواجه شدند.
یکی از مدلهای بالقوه طرح «سیاتل» است که صرفا حقوق قانونی برای چانهزنی جمعی را به کارگران مسافربری اشتراکی ارائه میکند. این مدل، کمپین کامیونداران را تکمیل میکند. هدف آن سازماندهی رانندگان در قالب یک انجمن رانندگان «اَپ-محور» است. سازماندهی در واقع میتواند به یک نیروی مقابلهای ایدهآل در مقابل گیگسازی تبدیل شود اگر یک واحد چانهزنی جمعی بتواند مانند شرکت مادر خود، آزادانه در سراسر ایالتها و بخشها گسترش پیدا کند. برای مثال، دفترهای خانگی مشابه مسافربری اشتراکی، یک صنعت به اصطلاح کار انبوه یعنی شبکهای وسیع و جهانی از کارچاقکنهای دفتری که دورکاری انجام میدهند را ایجاد کرده است. شرکتهای پیشرویی مانند «کلادفلاور»، «کلادسورس» و «آمازون مکانیکال تورک» در مجموع خدمات بیش از ۱۳ میلیون کارگر را در سراسر جهان مدیریت میکنند. با اینکه تاکنون از این نیروی کار هیچ سازمان کار رشدیافتهای شکل نگرفته، اما برخی از دعاوی قضایی اخیر تلاش کرده تا از جانب طبقه وسیعی از کارگران اقدام کند.
این در حالی است که سیستم حقوقی از مجرای موارد حقوقی متعددی، شرکتهای خدمات برحسب تقاضا را به سوءاستفاده از پیمانکاران مستقل متهم میکند. اصلاحات مقرراتی میتواند مسکنی مقطعی برای کارگران تحت استثمار باشد. بنا به گفته «ربکا اسمیت» (معاون مدیرکل NELP) در آن موارد «دادگاه ممکن است آنها را کارفرما تشخیص دهد، اما پس از مدتی ما میتوانیم سیاستگذاریهایی را اتخاذ کنیم که آنها را در این زمینهها مقید کند.» قانونگذاری جدید در مریلند به کمیسیون خدمات عمومی ایالتی این قدرت را خواهد داد که با تنظیم به اصطلاح «شرکتهای شبکهای حملونقل»، با یک بدنه حاکم به نمایندگی از کارگران، سواریهای عمومی و کسبوکار، استانداردهای مقرراتی را گسترش دهد و درباره تعهدات شرکتی مانند مالیات، بیمه و اقدامات تجاری منصفانه مذاکره کند. این کمیسیون همچنین یک سیستم میانجی چانهزنی برای رانندگان راهاندازی میکند و حتی مجوز ایجاد یک تعاونی کارگری تاکسی را میدهد.
دو نیرویی که هر دو گیگسازی را پس میزنند؛ یعنی اقدام کارگری از پایین و اعمال مقررات از بالا، ممکن است در جنگ قلمرو بعدی اوبر در نیویورک با هم سرشاخ شوند. در سراسر این شهر –که همزمان شهر اتحادیهها و پایتخت مالی است- سیل عبورومرور اوبر منجر به راهاندازی کمپین مخالفت تودهای شده که توسط رانندگان تاکسیهای مبارز و گروههای اجتماع رهبری میشود. اوبر بهشدت در برابر فشارهای مقرراتی از طرف مقامات محلی و کمیسیون تاکسی و لیموزین در زمینه مالیاتها و دیگر استانداردهای صنعت خدمات اتومبیل مقاومت کرده، اما افزایش کنشگری خیابانی بر ضدبیدادگری شرکت اوبر و طفره رفتن از مالیات ممکن است به گسترش بسیار سریع آن کمک کند.
«روسریو والریو» از اجتماعات نیویورک که برای تغییر یک گروه مردمی که برای رانندگان و سواریهای عمومی کمپین میکند، از طریق ایمیل میگوید تحلیل (NELP) به کنشگران کمک میکند تا دریابند که «چگونه اقتصاد تسهیمی، استانداردهای کاری بنیادینی که کارگران سالها برای کسب آنها تلاش کردهاند را از بین میبرد. از ردهبندی اشتباه کارگران تا پستهای ناچیز زیر حداقل دستمزد، اقتصاد گیگ با کار طاقتفرسا جان سالم به در میبرد و باید متوقف شود.»
پی نوشت:
۱. Sharing: اصطلاحی است که عمدتا در توصیف فعالیت اقتصادی و اجتماعی حاوی تبادلات آنلاین به کار میرود. بسیاری استدلال کردهاند که اقتصاد تسهیمی یک نامگذاری اشتباه است. هاروارد بیزینس ریویو (Harvard Business Review) پیشنهاد میدهد که عبارت درست برای اشاره به اقتصاد تسهیمی در جامعترین حالت ممکن، اقتصاد دسترسی
(access economy) است زیرا زمانی که تسهیم و اشتراکگذاری میان افرادی اتفاق میافتد که یکدیگر را نمیشناسند، این دیگر به معنای تسهیم و به اشتراکگذاری نخواهد بود. بلکه مصرفکنندگان برای دسترسی به خدمات یا کالای شخص دیگر پول پرداخت میکنند.
۲. Gig: اقتصاد گیگ فضایی است که در آن شغلهای موقت فراگیر هستند و سازمانها یا شرکتها، با کارگران مستقل به صورت آزاد و موقت کار میکنند. فعالیت نیروی کار انعطافپذیر و پارهوقت است و دیگر درآمد ماهیانه ثابت با جزییات سنتی آن وجود ندارد، بلکه به تناسب کار و خدمات، حقوق و دستمزد نیز مستقل دریافت میشود.
۳. Uber: اپلیکیشنی که به افراد امکان میدهد تا به صورت آنلاین تاکسی کرایه کنند. نمونههای مشابه آن در ایران یعنی اسنپ و تپسی در سالهای اخیر آغاز به کار کرده است.
۴. Airbnb: اپلیکیشنی برای اجاره آنلاین محلی برای اقامت (اتاق-خانه) در کشورهای مختلف دنیا است.
۵. TaskRabbit: یک بازار آنلاین است که در آن، افراد میتوانند برای انجام کارهای کوچک و خدمات مورد نیازشان، افرادی را در همسایگی خود پیدا کنند. مثلا اگر سرتان شلوغ باشد و بخواهید که فردی اجناسی را از سوپرمارکت خریداری کند و به شما تحویل دهد یا اینکه لباسی را از خشکشویی برایتان تحویل بگیرد.
۶. on-demand economy
۷. یکی از چندین فرم مالیات بر درآمد در ایالات متحده که به منظور آمادهسازی و بایگانی اطلاعاتی مربوط به درآمدهایی به غیر از دستمزد، حقوق و انعام استفاده میشود.