«فراری» تصویری از نسلی سرخورده در جامعه طبقاتی
نقد تأثیر مصرفگرایی و فضای مجازی بر رویاهای جوانان ایرانی


علیرضا داوودنژاد در فیلم فراری، بار دیگر به سراغ معضل جوانان رفته است و با برجسته کردن تضادهای اقتصادی، مسائل و معضلات مهم اجتماع همچون تقابل زندگی تجملگرایانه با فقر، بالای شهر و پایین شهر، قشر نوکیسه و قشر زحمتکش و ... را هدف قرار میدهد. فراری، داستان دختر نوجوانی را روایت میکند که برای دستیابی به رویاهایش از دیار خود فراری میشود و به تهران میآید.
فیلم «فراری» درباره دختری است که از شهرستان به تهران میآید و تلاش میکند تا با خودروی فراری 8 میلیاردی، عکس یادگاری بگیرد و در این میان درگیر ماجراهایی میشود. این فیلم در سیوپنجمین جشنواره فیلم فجر در سال 1395 سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد (محسن تنابنده)، سیمرغ بلورین ویژه هیات داوران، سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه (کامبوزیا پرتوی) و سیمرغ بلورین بهترین صدابرداری (پرویز آبنار) را به دست آورد.
گلنار که خودش از دل یک ناهنجاری اجتماعی بیرون آمده، در جستوجوی یک فراری با رانندهای همسفر میشود و شهر را بالا و پایین و مخاطب را در این مسیر با خود همراه میکند. داستان در تمام زمان فیلم، روایتگونه و روان پیش میرود اما موقعیتها دائما تغییر میکنند و با ورود شخصیتهای فرعی همچون زن مسافر (سیما تیرانداز) فرازونشیبهایی نسبی به درام میبخشند.
آنچه در فیلمنامه به آن توجه شده جامعهای بیمار است که هر روز گستره آن شیوع بیشتری پیدا میکند و مصائب آن طیف وسیعتری را مبتلا میسازد. فیلم در راستای نقد شکاف طبقاتی موجود در جامعه، قصد پیامرسانی دارد و موفق میشود در زیر لایه تصاویر، نقد مورد نظر خود را بیان کند. در عین حال «فراری» دغدغههای جوان دهه هفتادی را به خوبی نشان میدهد. اینکه به وسعت اقیانوس به مسائل مختلف علاقه دارند ولی عمق آنها در بسیاری از مسائل به اندازه یک بند انگشت است.
جوانانی که عکس سلفی انداختن ارضایشان میکند. از این منظر، فراری مبین رابطه تنگاتنگ میان فضای مجازی و بحران هویت اجتماعی و در عین حال، نمایشگر نمودهای تلخی است که به واسطه نبود حداقلی از فرهیختگی در میان اقشاری از جوانان، رنگی دگر به خود میگیرد. در فیلم این نمود با دلباختگی دختری که در شمال کشور زندگی میکند تبلور مییابد که نماد مواجهه همسنوسالان خود با فضای مصرفزده و نمایشی قشرهای بالای اجتماعی در فضای مجازی است که در مقابل آن به راحتی خود را باخته و سردرگم به سمت سراب سرنوشت خویش قدم میگذارند.
فیلم نمایشدهنده نسلی متزلزل، مردد، مضطرب و وامانده است که پیشاپیش در میان موج تبلیغات سرمایهسالارانه و زندگیهای مصرفی، بدون هیچ اعتماد به نفسی، قافیه را باخته اند. در «فراری»، گلنار نماینده نسلی است که همراهی با آقازادههای عیاش و نمایش آن در فضای مجازی برایش هدف زندگی است. بر این اساس فراری، روایتگر دوران کنونی عصری مجازی است.
چنانکه در فیلم شاگرد نمایشگاه اتومبیل پیشاپیش میداند که خیلیها همچون گلنار برای عکس گرفتن با پورشه به نمایشگاه میآیند و همین مساله باعث میشود حتی با صاحب نمایشگاه که فردی مسن است، همراه شوند. از سوی دیگر فضای مجازیای که گلنار دلبسته آن است او را به پایتخت میکشاند تا او هم از این نمایش سهمی داشته باشد. آن هم در رقابت خیالپندارانه و رویاپردازانهای که حاضر است برای آن از جسم خود نیز مایه بگذارد تا به آن دست پیدا و احیانا درصد بالاتری از فالوور و لایک را کسب کند. فیلم با وجود پرداختن به موضوعاتی همچون دختران فراری، تضادهای طبقاتی، شبکههای مجازی، سریالهای ماهوارهای و خودفروشی زنان، بسیار ساده و گویا بدون هیچگونه بزرگنمایی فرمگرایانه سعی دارد به بیان مسائل زیر پوست شهر بپردازد و این موضوع علاوه بر دلنشینتر کردن اثر، قصه آن را برای مخاطب قابل هضمتر میکند.
در عین حال، فیلم ادعایی ندارد و از ادا و اطوارهای روشنفکرمابانه این روزهای سینمای ایران هم به خوبی دوری میکند و در این دام نمیافتد. از طرف دیگر، فیلم در عین اینکه حرفهایش را به خوبی و رسا میزند، شعارهای خودنمایانه هم نمیدهد. «فِراری» فیلمی قابل تامل است که در میان فیلمهای عمدتا تکراری و تقلید شده این روزها حرفهای تازهای را مطرح میکند.
این فیلم با داستان یک خطیای که دارد، میتواند بسیاری از معضلات، مشکلات، ضعفها و کمبودهای جوانان را به تصویر بکشد. «فراری» دنبال گزافهگویی نبوده و اصل قصه برایش اهمیت بیشتری داشته و در یک کلام فیلمی اجتماعی و دغدغهمند است. بر این اساس، در فیلم نقد شبکههای اجتماعی و تاثیر آن روی جوانان و به طور کلی جامعه آنقدر درست و به جا به تصویر درآمده که میتواند به تلنگری مفید بر مخاطب منتهی شود.
فراری
کارگردان: علیرضا داوودنژاد
نویسنده: کامبوزیا پرتوی
تهیهکننده: جهانگیر کوثری
بازیگران: محسن تنابنده، ترلان پروانه، سیامک صفری، سیما تیرانداز، رضا کیانیان، محمدرضا داوودنژاد، رضا داوودنژاد
سال ساخت: 1394