ابهامزدایی از تفکرات یک نظریهپرداز
مروری بر کتاب «بازخوانی انگلس»


«فردریش انگلس» از جمله نظریهپردازان انقلابی جنبش طبقه کارگر است که بحث در مورد آن در ایران همواره میان دو سویه متضاد «دفاع کورکورانه» و «پذیرش کورکورانه» گرفتار بوده است. «بازخوانی انگلس» تلاش دارد از این دوگانه صفر و یکی خارج شده و به فهم دقیقتر نظریات او بپردازد.
کتاب «بازخوانی انگلس» در واقع واکنشی است به مباحثاتی که در میانه دهه ۸۰ شمسی در ایران درگرفت و دو سویه متفاوت داشت. اول رشد و گسترش اومانیسم انتزاعی و سویه دوم و به دنبال آن، کوشش برای بازیابی آن نقطه نهایی که ریشه همه ناکامیهای سیاسی و انحرافات نظری و عملی (استالینیسم و رفرمیسم) بود. یک چهره بیش از هر چهره دیگر به جبرباوری، کوتهنگری، رفرمیسم و دیکتاتورخواهی متهم شد؛ انگلس. البته آثاری که در این دوره در ایران ترجمه و بحثهایی که درباره موضوع بالا در این دوره دامن زده شد، بهشدت متاثر از مباحثات و مجادلات گستردهای بود که در دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی در اروپا و آمریکا درگرفت. انگلس نه فقط متهم به تقریبا هر نوع انحراف بعدی تاریخ سوسیالیسم شد بلکه نشان داده شد تباهکاری این یار مارکس، حتی به آثار دوست و رفیقاش هم کشیده است. داستان واقعا مشکل پیدا کرده بود و در ایران هم تنها دو واکنش به این اتهامها وجود داشت؛ یا دفاع کورکورانه یا پذیرش کورکورانه. همین حالا میتوان بیش از ۱۰ عنوان کتاب نام برد که مشخصا بدون هیچ رویکرد انتقادی همین اتهامات را تکرار کردهاند. کتاب «بازخوانی انگلس» میخواست در برابر هر دو این رویکردها از موضعی دیگر دفاع کند. اما انتشار این کتاب سویه دیگری هم دارد و آن، موضوعیت بازخوانی آثار و کردوکار کسانی است که به شکلی بر نسلهای گوناگون اثر گذاشتند. انگلس یکی از این افراد است که یا کورکورانه پذیرفته شده یا به تمامی رد شده است. بازخوانی او کمک میکند به اینکه فهمی دقیقتر نهتنها از کار او بلکه از برداشت نسلهای پیاپی ایرانی از او نیز به دست آید.
از منظری دیگر، موضوعهای مهمتر مباحثی هستند که در هنگام پرداختن به میراث او مطرح شدهاند؛ از نظریه بازتابی آگاهی تا مساله مهم دیالکتیک در طبیعت که هر دو اینها از مباحث جاری و ساری در فضای مطالعات جدی علوم انسانی و فلسفه هستند. هنگامی که در این کتاب مثلا از رابطه میان مساله جبرباوری یا اقتصادگرایی صحبت به میان میآید، جدا از پرداختن به این موضوع در آثار انگلس و طرح نظرات منتقدان او، شرح و بسط این موضوع دربردارنده مداخله در رویکردهای جامعهشناختی و روانشناختی حاکم است و به همین دلیل نسبتی انتقادی با آنها پیدا میکند. یا آنگاه که از رابطه میان آگاهی و واقعیت یا عاملیت طبقه کارگر سخن گفته میشود، این موضوعها صرفا مباحثی محدود در گفتمان چپ نیستند بلکه موضوعهایی مهم در حوزه مطالعات اجتماعی هستند و پاسخهای متفاوت به آنها به رویکردهای متفاوت میانجامد. یک نمونه مهم، موضوع رابطه میان آگاهی و واقعیت است که بسیاری از منتقدان انگلس، او را متهم به یکسویهنگری و خاماندیشی در این موضوع کردهاند. همین موضوع هنوز هم یکی از موضوعات جدلی بسیار پرتنش در فلسفه و علوم اجتماعی است که در سطحی گستردهتر میتوان رد پای آن در رابطه ساختار و عاملیت پیگرفت. رویکرد نویسنده مقاله اصلی این کتاب یعنی «جان ریز» هم همین بوده که نقدها را از یکسو با دقت از طریق نوشتههای خود انگلس پاسخ دهد و از سوی دیگر، آنها را به مباحث امروزی علوم اجتماعی پیوند زند. در واقع متنها برگزیده بخش دوم کتاب که از نوشتههای خود انگلس هستند نه فقط در جهت نشان دادن صحت رویکرد نویسنده مقاله اصلی هستند بلکه سویههای کمتر دیده شده از انگلس را در معرض دید میگذارند. برای نمونه در نامهای که مارکس و انگلس به رهبران حزب سوسیالدموکرات آلمان مینویسند یا در مقاله درخشان «درباره مسیحیت اولیه» که رویکرد متمایز او را در برخورد با تشکلیابی کارگران و عاملیتشان و نادرستی بسیاری از نقدها به او را نشان میدهد. مقاله اصلی کتاب با عنوان اصلی «مارکسیسم انگلس» نوشته جان ریز، فعال و نویسنده چپ انگلیسی که کتاب دیگری از او با عنوان «جبر انقلاب» با ترجمه اکبر معصومبیگی منتشر شده، در واقع مقالهای در ویژهنامه شماره ۶۵ مجله سوسیالیسم بینالمللی با نام «اندیشههای انقلابی فردریک انگلس» است که در دسامبر ۱۹۹۴ منتشر شد. مقاله جان ریز به دقت و تیزبینی اتهامها را برمیشمارد و با ارجاع به آثار انگلس به آنها پاسخ میدهد. در مقدمه مترجم، فرایندی که انگلس در میان چپهای ایرانی آرام آرام به حاشیه رانده شده، پیگرفته شده است. در این کتاب مقالات و نامهای از خود انگلس هم آورده شده است. اولین مقاله با عنوان اقتدار در سال ۱۸۷۲ نوشته شده و جدا از موضوع اصلی خود یعنی اقتدار (بهویژه در صنعت مدرن) میپردازد. دومی، نامهای است که مارکس و انگلس در ۱۸۷۹ به رهبری اولیه [حزب]سوسیالدموکرات آلمان نوشتهاند که از اهمیت تاریخی فوقالعادهای برخوردار است؛ هم به خاطر موضعگیری هوشمندانه آن دو در برابر گرایشی که بعدها حزب سوسیالدموکرات آلمان را به وضعیتی اسفبار دچار کرد و هم به خاطر دفاعی که آنها از چند ایده بنیادی خود میکنند و سومی با عنوان «درباره تاریخ مسیحیت اولیه» یکی از نوشتههای درخشان انگلس است.
بازخوانی انگلس
نویسنده: جان ریز
ترجمه: روزبه آقاجری
نشر چشمه ۱۳۹۶،
۱۳۹ صفحه
۱۳ هزار تومان