قلمرو رفاه

رشد کُند جمعیت شهری، موجب تقویت پوپولیسم می‌شود

آخرین باری که پوپولیسم در ایالات متحده آمریکا و اروپا، رواج پیدا کرد با رشد باروری و اقتصادی اندکی همراه بود که امروزه بر کشور‌های صنعتی پیشرفته در آسیا و غرب، مستولی شده است

فیلیپ اورسوالد | استاد دانشگاه جرج میسون

جون‌یون | بنیانگذار جایزه طول عمر پالو آلتو

«نیکولا گاتا»، شهردار کاندلا در جنوب‌شرقی ایتالیا (با جمعیت ۲ هزار و ۷۰۰ نفر)، از تلاش برای جلوگیری از دو دهه کاهش جمعیت و حفظ این شهر بر روی نقشه ایتالیا، ناامید شده است. اگر فردی بپذیرد به این شهر مهاجرت کند حدود ۲ هزار و ۳۰۰ دلار به او پرداخت می‌شود. احتمالا تصادفی نیست که شهرداران شهر‌های کوچک در ایتالیا همسو با یکدیگر و در آستانه تصدی دولت در ایتالیا، چنین پیشنهاد‌هایی برای جذب جمعیت می‌دهند.

آخرین باری که پوپولیسم (جنبش سیاسی که منافع توده مردم را در مقابل اقلیت نخبگان مورد حمایت قرار می‌دهد) در ایالات متحده آمریکا و اروپا، رواج پیدا کرد با رشد باروری و اقتصادی اندکی همراه بود که امروزه بر کشور‌های صنعتی پیشرفته در آسیا و غرب، مستولی شده است. این اقتصاد‌ها پیش از رونق اندک کنونی، حدود یک دهه رشد اقتصادی کند و در اغلب مناطق جهان، با کاهش نرخ باروری همراه بودند. ایالات متحده آمریکا هم در این زمینه مستثنی نیست و نرخ باروری در میان آمریکایی‌ها به پایین‌ترین سطح خود یعنی ۳۰ سال سن رسیده است.

تغییر از رشد جمعیت جهان به کاهش جمعیت به مثابه یکی از مشکلاتی است که همراه با شهرنشینی و اختلال‌های دیجیتالی پدیدار شده که وضعیت اقتصادی و سیاسی موجود را دگرگون کرده است.

در بزرگترین شهر‌های جهان که جمعیت به‌شدت متمرکز و در حال رشد است، عموما اقتصاد نیز در حال رونق است و جهانشهرگرایی پذیرفته شده است. در مناطقی که جمعیت کم و زیاد می‌شود، بخصوص در مناطق روستایی و شهر‌های کوچک، اقتصاد عموما راکد است و پوپولیسم رواج دارد.

چرا درخواست بازنگری به مساله جمعیت در این شهر‌ها وجود دارد؟ دلیل عمده به خاطر سیاست‌های بومی‌گرایی و ناسیونالیستی است، همچون شعار «آمریکا را دوباره بزرگ بسازید» و این شعار در مورد هر کشور دیگری نیز صادق است؛ چراکه این شعار وعده می‌دهد بازآفرینی درست اوضاع اقتصادی و فرهنگی مردم عادی در ارتباط با رشد جمعیت شهرنشین است. در مجارستان، اتریش، جمهوری چک، لهستان، تایلند و ترکیه، پوپولیسم به واسطه کنار هم قرار گرفتن کاهش رشد اقتصادی و جمعیت مناطق روستایی و افزایش رونق شهر‌های بزرگ، تقویت شده است.

روند کاهش رشد جمعیت که با کاهش مداوم نرخ باروری در دهه ۱۹۶۰ آغاز شده به میزان قابل توجهی با افزایش طول عمر و رفاه همراه شده است. همزمان با اینکه مردم ثروتمندتر می‌شوند، طول عمر بیشتری پیدا و به شهر‌های بزرگ مهاجرت می‌کنند، نرخ کلی تولد کودکان و باروری نیز رو به کاهش است. هنگامی‌که نرخ باروری کم می‌شود به تبع از نرخ رشد جمعیت نیز کاسته می‌شود. همه ما داستان ظاهرا استثنایی کمبود جمعیت ژاپن و رکود و تورم در این کشور را شنیده‌ایم، اما روند کاهش جمعیت به ژاپن و چند کشور اروپای شرقی محدود نیست.

واقعیت این است که در تمام کشور‌های آسیای شرقی، اروپا و آمریکای شمالی، نرخ زاد و ولد زیر سطح جایگزینی است که با عمر طولانی‌مدت و مهاجرت قابل جبران نیست و همه این مناطق کاهش جمعیت سالیانه را تجربه می‌کنند.

نرخ باروری در آمریکا، نیز کاهش داشته و نرخ زاد و ولد زیر سطح جایگزینی است. این وضعیت در کشور‌های در حال توسعه نیز صادق است. نرخ باروری در هند که پرجمعیت‌ترین کشور جهان پس از چین است، به سرعت در حال کاهش است. تنها قاره آفریقا برای رشد قابل توجه جمعیت در دهه‌های پیش رو، آمادگی دارد.

اگر شما که در حال مطالعه این متن هستید در یکی از ۵۰۰ شهر بزرگ جهان زندگی می‌کنید و اطلاعات شخصی اندکی درباره کاهش جمعیت به دست آورده‌اید. به همین دلیل است که کل افزایش جمعیت جهان بیرون از قاره آفریقا، از ۵۰۰ شهر بزرگ حاصل شده که بیش از یک میلیون نفر جمعیت دارند. به عبارت دیگر به استثنای قاره آفریقا و کمتر از یک درصد از سطح قابل سکونت کره زمین که توسط ۵۰۰ شهر پر جمعیت، تحت پوشش قرار گرفته است کل کره زمین در حال تجربه کاهش سریع رشد جمعیت است.

در دهه گذشته، مردم مناطق روستایی، فرصت‌های مناسب شغلی، فرصت تحصیل در مقاطع آموزشی بالاتر و نیز امید به زندگی خود را از دست داده‌اند. شهر کلارکسبوگ در ویرجینیای غربی را در نظر بگیرید که یکی از تولیدکنندگان بزرگ شیشه بود که بخش عمده‌ای از ظرفیت تولیدی خود را از دست داد. جمعیت این شهر حدود هزار نفر است که سابقا و بعد از جنگ دوم جهانی، حدود این جمعیت بالغ بر ۳۰ هزار نفر بود. در مقابل چنین وضعیت کاهش جمعیت، وعده‌های پوپولیستی وجود دارد که بر احیای صنایع محلی تاکید دارد که یا از بین رفته‌اند و یا در حال نابودی هستند.

همانطور که جوانان به مهاجرت از روستا‌ها به شهر‌ها ادامه می‌دهند این مهاجرت نه‌تنها شکاف میان مناطق روستایی و شهری را افزایش می‌دهد بلکه این شکاف منجر به تغییر نگرش آنها نیز می‌شود از آنجایی که جوانان صرف‌نظر از جایی که در آن زندگی می‌کنند به سبک زندگی شهری، تمایل بیشتری دارند.

داده‌های انتخاباتی از دو سال گذشته، به صراحت پیامد‌های این پدیده جمعیت‌شناسی را شرح می‌دهد. اکثر کشور‌های صنعتی پیشرفته تحت سلطه دو جنبش سیاسی مخالف هستند که یا در بدنه احزاب سیاسی موجود حضور دارند و یا نوع دیگری از احزاب را ایجاد می‌کنند که خواسته‌های‌شان را نمایندگی کند. یک جنبش، ارزش‌هایی را ارج می‌نهد که ضرورت عملی شهر‌های پرجمعیت و متراکم هستند، ارزش‌هایی همچون وابستگی متقابل، انترناسیونالیسم و پذیرش تنوع (که در ابعاد مختلف تعریف شده است)، جنبش دیگر فضایل مورد توجه مردم در مناطق روستایی را تحسین می‌کند، فضایلی همچون اعتمادبه‌نفس، استقلال و پذیرش بی‌قید اجتماع.

در ایالات متحده آمریکا، شهر‌های بزرگ هسته مرکزی کسانی را تشکیل می‌دهد که به دموکرات‌ها رای می‌دادند (۷۲ درصد در انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۱۶)، شهر‌های کوچکی که به جمهوریخواهان رای دادند (۷۳ درصد) و همچنین مناطق روستایی (۸۵ درصد) بود، بنابراین، آرای مناطق روستایی و شهر‌های کوچک در این انتخابات به نتیجه ختم شد. در رای‌گیری برکسیت، ۸۴ درصد از رای‌دهندگان بزرگترین شهر‌های انگلستان (لندن، منچستر، بیرمنگام و لیدز) رای به ماندن در اتحادیه اروپا دادند در حالی که ۸۷ درصد از آنهایی که در مناطق روستایی زندگی می‌کردند رای به خروج از آن دادند.

یک مساله برجسته در رابطه با بحث جمعیت، کاهش نسبی جمعیت بومی نسبت به مهاجران است. در ایالات متحده آمریکا، به نقل از موسسه سیاستگذاری مهاجرت، سهم جمعیت مهاجران از ۵.۴ درصد در ۱۹۶۰ به ۱۳.۵ درصد در سال ۲۰۱۶ افزایش یافته در حالی‌که نرخ باروری در میان جمعیت بومی آمریکا نصف شده و از ۳.۶ درصد ۱.۸ تولد از هر زن به طور کلی رسیده است.

کشور ژاپن که با کاهش جمعیت شناخته شده است ظاهرا تنها کشوری است که با موج پوپولیستی اخیر مخالفت کرده به این دلیل که سیاست‌های مهاجرتی محدودکننده این کشور از جمعیت بومی این کشور محافظت کرده و همچنین یک موج پوپولیستی با نتایج ناامیدکننده‌ای را تجربه کرده که منجر به آن شد که حزب دموکرات ژاپن در سال ۲۰۰۹ به قدرت برسد. مشاهدات حاکی از آن است جایی که جمعیت کاهش می‌یابد، پوپولیسم افزایش پیدا می‌کند.

در عصری که اینترنت، فاصله‌ها را از بین برده و هوش مصنوعی تغییر هوش انسانی از جایی به جای دیگر را تهدید می‌کند تراکم جمعیت مردم در یک مکان خاص بیش از هر زمان دیگری حایز اهمیت است. کشوری که هم در زمینه کاهش جمعیت پیشتاز است و از عواقب آن بهره‌برداری سیاسی می‌کند، نه ژاپن و نه هیچ‌کدام از کشور‌هایی است که تاکنون نام برده‌ایم، بلکه کشوری است که جمعیت آن ۱۵ سال پیش از ژاپن شروع به کاهش کرد، کشوری که رهبر آن در سال ۲۰۰۶ اعلام کرد بحران جمعیتی، بزرگترین مشکلی است که پیش روی کشورش قرار دارد. کشوری که در آن درگیری‌های میان مردم روستای «نرود» و مردم شهرنشین مشخصه زندگی سیاسی مردم است. این کشور، روسیه است و رهبر آن، «ولادیمیر پوتین» نام دارد. کاهش جمعیت در این کشور به صورت نابرابر توزیع شده است. سیاست‌های قرن بیست‌و‌یکم نشان می‌دهد که نابرابری‌های جغرافیایی، تفاوت و نابرابری‌ها را ایجاد کرده است.