داستان سلاخی شدن یک برنامه
چگونه سازمان تامین ملی بهداشت و سلامت بریتانیا (NHS) در برابر بازاری شدن درمان زانو زد؟
قبل از آنکه اسم سازمان تامین ملی بهداشت و سلامت بریتانیا (NHS) به خاطر بحرانهای خودش بر سر زبانها بیفتد، این آمریکاییها بودند که بحث آن را پیش کشیدند.
آن زمان که در آمریکا زدوخوردها بر سر لایحه حفاظت از بیمار و مراقبت مقرونبهصرفه (اوباماکر) بالا گرفت، مخالفان آن بحث NHS را پیش کشیدند تا با مثال توضیح دهند که چرا به دنبال بیاثر کردن چنین برنامه و قانونی هستند. سناتور چاک گراسلی از آیوا مثال زد که همکار دموکراتش یعنی سناتور ادوارد کندی، اگر در بریتانیا بستری شود حتماً در آن سیستم درمانی خواهد مرد؛ چراکه در این سیستم دکترها درمان تومور مغزی یک پیرمرد ۷۷ ساله را قطعاً رد خواهند کرد. نیوت گینگریچ، سخنگوی سابق در کنگره هم نوشت که این سیستم درمانی توسط بوروکراتهای «اورولی» ۱ که روی زندگی مردم قیمت میگذراند، اداره میشود.
اما حقیقت این است که NHS با همه بدیهایش در زمان خود اولین و تنهاترین سیستم بهداشت و سلامتی بود که در دنیا توسط دولت ارائه شد. این سیستم یکی از نمونههای واقعی و موفق اجتماعی کردن سیستم درمان و پزشکی است. این سیستم یک ادارهکننده داشت: دولت و دولت این سیستم را با یک منبع مالی محدود اداره میکرد: مالیات!
در این سیستم همه ویزیتها، درمانها و برخی نسخهها مجانی است و قیمت داروهایی که بیماران باید از جیب خودشان بپردازند، فشار چندانی به آنها وارد نمیکند.
این سازمان کارش را رسماً از جولای ۱۹۴۸ در آرامش پس از طوفان جنگ جهانی دوم آغاز کرد. این برنامه جایگزین خدمات بیمارستانهای خیریهای شد که تماماً بر کمکهای دولتی تکیه داشت. دکترها و سیاستمداران محافظهکار در ابتدای کار با تشکیل آن مخالف بودند. جئوفری ریوت در اثر «زگهواره تا گور: ۶۰ سال اول NHS» نوشت که در سال ۱۹۴۸ چارلز هیل، یکی از اعضای انجمن پزشکی بریتانیا آنقدر اصرار کرد تا به یک برنامه رادیویی بیاید و از مردم بپرسد که «آیا حقیقتاً دوست دارید دولت دکتر شما باشد؟».
امروز انجمن پزشکان بریتانیا دست راست NHS محسوب میشوند و در مقابل هر خصوصیسازی ایستادگی میکنند. حالا شعار این انجمن این است «NHS برنامه کاملی نیست، اما فلسفه بازار در آمریکا به ما درسهایی میدهد که ثابت میکند میتوان بدون آن زندگی کرد.»
این سیستم کجدارومریز در طول سالها به دنبال ارائه خدمات بود تا اینکه دهه ۱۹۸۰ با اصلاحات مارگارت تاچر از راه رسید. دولت او حمله به اصولی را در NHS آغاز کرد که در حال حاضر هم ضعیف شده، اما هنوز از بین نرفته است. تاچر برنامهاش را بودجه ریاضتی قطره چکانی و باز کردن باب «به کار بردن ابتکارهای مالی بخش خصوصی» دنبال کرد.
دولت کارگری تونی بلر هم با همین فرمان در همین جاده که تاچر آن را صاف کرده بود، حرکت کرد. با این حال، اقدام مثبتش این بود که بودجه مورد نیاز را تا حدود کمتر از ۷ درصد در سال افزایش داد؛ میزانی که به مراتب بیش از بودجه ۴ درصدی در سالی بود که تاچر در آن حکمرانی میکرد. با این حال، این حرکت سریع فرشته نجات NHS برای رهایی از رکود نبود.
سال ۲۰۱۰ دولت محافظهکار دیوید کامرون تحولات بزرگ در این سیستم را از طریق دو برنامه پیش برد. اول دولت پس از تصویب قانون مراقبتهای بهداشتی و اجتماعی سال ۲۰۱۲ سازمان NHS را دوباره سازماندهی کرد و دوم، دورهای از اصلاحات بودجهای ایجاد شد که NHS تا پیش از آن نمونهاش را ندیده بود.
تغییراتی که قانون سال ۲۰۱۲ اعمال کرد آنقدر پیچیده است که مطالعه تاثیرات بخشهایی از آن همچنان میسر نشده است. جان لیستر، محقق در زمینه سیاستگذاری سلامتی از این قانون به عنوان «سازماندهی دوباره گسترده و از بالا به پایین یک سیستم بهداشت و سلامت» یاد میکند که ناخودآگاه آن را به سمت بازار آزاد سوق میدهد و سیستم مراقبتهای خصوصی را جایگزین میکند.
حالا ۲۲ ماه بعد از برگزیت، این سازمان علاوه بر کمبود بودجه و خصوصیسازی و قانونهای پیچیده و بوروکراسی دستوپا گیر باید با کمبود نیروهایش در زمینه پزشکی و پرستاری هم مواجه شود؛ موضوعی که همین حالا هم اوضاع بیمارستانها و کلینیکها را بغرنج کرده است. از زمانی که برگزیت رأی آورد حدود ۴۰ هزار پرستار چمدانهایشان را بسته و بریتانیا را ترک کردهاند.
حالا کارد به استخوان مردم رسیده و خیلی از مالیاتدهندگان به خیابانها میآیند تا اعتراضشان را نشان دهند. اما تاریخ این سیستم نشان داده که شانس چندان با آن همراه نبوده و کسی خبر ندارد که در آینده چه بر سر آن و مردم بریتانیا خواهد آمد.
منابع:
content.time.com
www.jacobinmag.com
پی نوشت
۱. (orwellian یک صفت است که کنترل زندگی روزمره مردم توسط دولت، مانند جامعه برادر بزرگ اشاره دارد)